رباعی شمارهٔ ۶۸: من دوش قضا یار و قدر پشتم بود

نوشته سعدی در دیوان اشعار سعدی فصل رباعیات

من دوش قضا یار و قدر پشتم بود

نارنج زنخدان تو در مشتم بود


دیدم که همی گزم لب شیرینش

بیدار چو گشتم سر انگشتم بود


نظر خود را بنویسید

نظرات