ملحقات و مفردات

نوشته سعدی در دیوان اشعار سعدی

ملحقات و مفردات

شمارهٔ ۱: ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا شمارهٔ ۲: می‌ندانم چه کنم چاره من این دستان را شمارهٔ ۳: ای مسلمانان فغان زان نرگس جادو فریب شمارهٔ ۴: قیامتست سفر کردن از دیار حبیب شمارهٔ ۵: چشم تو طلسم جاودانست شمارهٔ ۶: حالم از شرح غمت افسانه ایست شمارهٔ ۷: خستهٔ تیغ فراقم سخت مشتاقم به غایت شمارهٔ ۸: می‌روم با درد و حسرت از دیارت خیر باد شمارهٔ ۹: ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد شمارهٔ ۱۰: بخت و دولت به برم زآب روان باز آمد شمارهٔ ۱۱: رفت آن کم بر تو آبی بود شمارهٔ ۱۲: یاد دارم که روزگاری بود شمارهٔ ۱۳ - خسرو من چون به بارگاه (برآید): خسرو من چون به بارگاه برآید شمارهٔ ۱۴: باد بهاری وزید، از طرف مرغزار شمارهٔ ۱۵: ایا نسیم سحر بوی زلف یار بیار شمارهٔ ۱۶: اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز شمارهٔ ۱۷: چه درد دلست اینچه من درفتادم شمارهٔ ۱۸: من از تو هیچ نبریدم که هستی یار دلبندم شمارهٔ ۱۹: من این نامه که اکنون می‌نویسم شمارهٔ ۲۰: دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم شمارهٔ ۲۱: بیا بیا که ز عشقت چنان پریشانم شمارهٔ ۲۲: من خسته چون ندارم، نفسی قرار بی‌تو شمارهٔ ۲۳: ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده‌ای؟ شمارهٔ ۲۴: چنان خوب رویی بدان دلربایی شمارهٔ ۲۵: هر شبی با دلی و صد زاری شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند: در عهد تو ای نگار دلبند شمارهٔ ۲۷: می‌میرم و همچنان نظر بر چپ و راست شمارهٔ ۲۸: از روی نکو صبر نمی‌شاید کرد شمارهٔ ۲۹: خفتی و به خفتنت پراکنده شدیم شمارهٔ ۳۰: نقاب از بهر آن باشد که بربندند روی زشت شمارهٔ ۳۱: می‌شنیدم به حسن چون قمری