شمارهٔ ۲۴: چنان خوب رویی بدان دلربایی

نوشته سعدی در دیوان اشعار سعدی فصل ملحقات و مفردات

چنان خوب رویی بدان دلربایی

دریغت نیاید به هر کس نمایی


مرا مصلحت نیست لیکن همان به

که در پرده باشی و بیرون نیایی


وفا را به عهد تو دشمن گرفتم

چو دیدم مرا فتنه تو بیوفایی


چنین دور از خویش و بیگانه گشتم

که افتاد با تو مرا آشنایی


اگر نه امید وصال تو بودی

ز دیده برون کردمی روشنایی


نیاید تو را هیچ غم بی‌دل من

کسی دید خود عید بی‌روستایی


من و غم ازین پس که دور از رخ تو

چه باشد اگر یک شبی پیشم آیی؟


نظر خود را بنویسید

نظرات