باب هفتم در عالم تربیت

نوشته سعدی در بوستان سعدی

باب هفتم در عالم تربیت

بخش ۱ - سر آغاز: سخن در صلاح است و تدبیر و خوی بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی: اگر پای در دامن آری چو کوه بخش ۳ - حکایت سلطان تَکِش و حفظ اسرار: تَکِش با غلامان یکی راز گفت بخش ۴ - حکایت در معنی سلامت جاهل در خاموشی: یکی خوب‌خلقِ خَلَق‌پوش بود بخش ۵ - حکایت: یکی ناسزا گفت در وقتِ جنگ بخش ۶ - حکایت عَضُد و مرغانِ خوش‌آواز: عَضُد را پسر سخت رنجور بود بخش ۷ - حکایت: شنیدم که در بزم ترکان مست بخش ۸ - حکایت: دو کس گرد دیدند و آشوب و جنگ بخش ۹ - حکایت در فضیلت خاموشی و آفت بسیار سخنی: چنین گفت پیری پسندیده هوش بخش ۱۰ - حکایت در خاصیت پرده پوشی و سلامت خاموشی: یکی پیش داود طائی نشست بخش ۱۱ - گفتار اندر غیبت و خلل‌هایی که از وی صادر شود: بد اندر حق مردم نیک و بد بخش ۱۲ - حکایت: مرا در نظامیه ادرار بود بخش ۱۳ - حکایت: کسی گفت حجاج خون‌خواره‌ای است بخش ۱۴ - حکایت: شنیدم که از پارسایان یکی بخش ۱۵ - حکایت روزه در حال طفولیت: به طفلی درم رغبت روزه خاست بخش ۱۶ - حکایت: طریقت شناسان ثابت قدم بخش ۱۷ - گفتار اندر کسانی که غیبت ایشان روا باشد: سه کس را شنیدم که غیبت رواست بخش ۱۸ - حکایت دزد و سیستانی: شنیدم که دزدی درآمد ز دشت بخش ۱۹ - حکایت اندر نکوهش غمازی و مذلت غمازان: یکی گفت با صوفی‌یی در صفا بخش ۲۰ - حکایت فریدون و وزیر و غماز: فریدون وزیری پسندیده داشت بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان: زن خوب فرمانبر پارسا بخش ۲۲ - حکایت: جوانی ز ناسازگاریِ جُفت بخش ۲۳ - گفتار اندر پروردن فرزندان: پسر چون ز ده بر گذشتش سنین بخش ۲۴ - حکایت: شبی دعوتی بود در کوی من بخش ۲۵ - گفتار اندر پرهیز کردن از صحبت احداث: خرابت کند شاهد خانه کن بخش ۲۶ - حکایت: در این شهر باری به سمعم رسید بخش ۲۷ - حکایت درویش صاحب‌نظر و بقراط حکیم: یکی صورتی دید صاحب جمال بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق: اگر در جهان از جهان رسته‌ای است، بخش ۲۹ - حکایت: جوانی هنرمند فرزانه بود