شمارهٔ ۷: یکی را دیدم اندر جایگاهی

نوشته سعدی در مواعظ سعدی فصل مثنویات

یکی را دیدم اندر جایگاهی

که می‌کاوید قبر پادشاهی


به دست از بارگاهش خاک می‌رفت

سرشک از دیده می‌بارید و می‌گفت


ندانم پادشه یا پاسبانی

همی بینم که مشتی استخوانی


نظر خود را بنویسید

نظرات