قصاید
نوشته امیر معزی در دیوان معزی
قصاید
شماره ۱: با نصرت و فتح و ظفر و دولت والا
شماره ۲: ای کرده فتح و نصرت در مشرق آشکارا
شماره ۳: ای اصل ملک و دولت ای تاج دین و دنیا
شماره ۴: ای جهانداری که هستی پادشاهی را سزا
شماره ۵: آفتاب اندر شرف شد بر جهان فرمانروا
شماره ۶: ایا ستاره خوبان خلخ و یغما
شماره ۷: هرکه آن چشم دژم بیند و آن زلف دوتا
شماره ۸: باز آمد و آورد خزان لشکر سرما
شماره ۹: آمدگه وداع چو تاریک شد هوا
شماره ۱۰: برآمد ساجگون ابری ز روی ساجگون دریا
شماره ۱۱: ایا سرو قد ترک سیمین قفا
شماره ۱۲: همیشه باد بقا و سلامت بت ما
شماره ۱۳: یافتی بر خوان اگر جویی رضای مرتضا
شماره ۱۴: باغ شد از ابر پر ز لؤلؤ لالا
شماره ۱۵: بودم میان خلق یکی مرد پارسا
شماره ۱۶: طال اللیالی بعدکم و ابیض عینی من بکا
شماره ۱۷: هزار شکر کنم دولت مؤید را
شماره ۱۸: گوهری گویا کزو شد دیده پرگوهر مرا
شماره ۱۹: چو عاشق شد دل و جانم رخ و زلفین جانان را
شماره ۲۰: دیدم به ره آن نگار خندان را
شماره ۲۱: تا رای بود نصرت دین ناصر دین را
شماره ۲۲: ستاره سجده برد طلعت منیر تو را
شماره ۲۳: سال چون نو گشت فرزند نو آمد شاه را
شماره ۲۴: چو آتش فلکی شد نهفته زیر حجاب
شماره ۲۵: بر ماه لاله داری و بر لاله مشک ناب
شماره ۲۶: به فال فرخ و عزم درست و رأی صواب
شماره ۲۷: شدست باغ پر از رشتههای در خوشاب
شماره ۲۸: آفتابی را همی ماند رخش عنبر نقاب
شماره ۲۹: ماه است جام باده و شاه است آفتاب
شماره ۳۰: نرگس پرخواب او از چشم من بردست خواب
شماره ۳۱: منت ایزد را که روشن شد ز نور آفتاب
شماره ۳۲: چون ز برج شیر سوی خوشه آمد آفتاب
شماره ۳۳: اگر نشاط کند دهر واجب است و صواب
شماره ۳۴: ای زمین را رای تو چون آسمان را آفتاب
شماره ۳۵: ای زلف و عارض تو به هم ابر و آفتاب
شماره ۳۶: ز بسکه ماند دل و چشم من در آتش و آب
شماره ۳۷: آسمان است آن یا عالم پر تصویرست
شماره ۳۸: ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات
شماره ۳۹: خدای عرش گواه و زمانه آگاه است
شماره ۴۰: چه سنت است که در شهر زینت زمن است
شماره ۴۱: هفت کشور در خط فرمان سلطان سنجرست
شماره ۴۲: اگرچه ناموران را تفاخر از هنرست
شماره ۴۳: فرخ آن شاهی که هر ماهیش فتحی دیگرست
شماره ۴۴: ایام ورد و موسم عید پیمبرست
شماره ۴۵: ایام نشاط است که عید است و بهار است
شماره ۴۶: عید اضحیٰ رسم و آیین خلیل آزرست
شماره ۴۷: رای ملک آرای خاتون آفتاب دیگرست
شماره ۴۸: این چه شادی است که زو در همه عالم خبرست
شماره ۴۹: زلف و چشم دلبر من لاعب است و ساحرست
شماره ۵۰: جشن عید اندر شریعت سنت پیغمبرست
شماره ۵۱: آنروی نه رویاست گل سرخ بهبارست
شماره ۵۲: سنگیندلی که بر دل احرار قادرست
شماره ۵۳: ای دلبری که زلف تو دام است و چنبرست
شماره ۵۴: اگر سرای لباساتیان خرابات است
شماره ۵۵: ای شده ملک و دین ز کلک تو راست
شماره ۵۶: بتیکه قامت او سرو را بماند راست
شماره ۵۷: یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست
شماره ۵۸: خداوندی که تاج دین و دنیاست
شماره ۵۹: ای خسروی که مشرق و مغرب بهم توراست
شماره ۶۰: ای صاحب اعلی دل تو عالم اعلاست
شماره ۶۱: آن خداوندی که او بر پادشاهان پادشاست
شماره ۶۲: ای سروری که قول تو چون وحی منزل است
شماره ۶۳: روی آن ترک جهان آرای ماه روشن است
شماره ۶۴: از زین دین عراق و خراسان مزین است
شماره ۶۵: تا هست جهان دولت سلطان جهان است
شماره ۶۶: سدید ملک ملک عارض خراسان است
شماره ۶۷: تا که اسلام و شریعت به جهان آیین است
شماره ۶۸: چه گوهرست که کانش خم دهاقین است
شماره ۶۹: تاج دنیا و دین خداوند است
شماره ۷۰: شاه جهان که خسرو فرخنده اخترست
شماره ۷۱: صنم من پسری لاله رخ و سیمبرست
شماره ۷۲: کف دست موسای پیغمبرست
شماره ۷۳: چه صورت است که بیجان بدیع رفتارست
شماره ۷۴: با من امروز آن شکر لب را زبانی دیگرست
شماره ۷۵: فرخ ملک مشرق مهمان وزیرست
شماره ۷۶: شاهی که عدل و جود همه روزگار اوست
شماره ۷۷: ای آفتاب شاهی تخت آسمان توست
شماره ۷۸: سروی بهراستی چو تو در جویبار نیست
شماره ۷۹: هر دل که جای دوستی شهریار نیست
شماره ۸۰: ذوالجلال است آن که در وصف جلالش بار نیست
شماره ۸۱: عالم چو بوی عافیت شهریار یافت
شماره ۸۲: یاد باد آن شب که یارم دل ز منزل برگرفت
شماره ۸۳: هر نور و هر نظام که ملک جهان گرفت
شماره ۸۴: خسروا می خور که خرم جشن افریدون رسید
شماره ۸۵: چون خلد شد خراسان با شادی مخلد
شماره ۸۶: تا جهان باشد خداوند جهان خاتون بود
شماره ۸۷: ماهکند بر فلک ستایش آن خد
شماره ۸۸: به فال فرخ و روز مبارک از بغداد
شماره ۸۹: ای شاد ز تو خلق و تو از دولت خود شاد
شماره ۹۰: از دولت عالی به سعادت ستدم داد
شماره ۹۱: در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد
شماره ۹۲: خلعت سلطان عالم آفتاب دین و داد
شماره ۹۳: ای آمده ناگه به نشابور ز بغداد
شماره ۹۴: به گل یاسمن دوش پیغام داد
شماره ۹۵: ای صلاح ملک و دین در عالم کون و فساد
شماره ۹۶: بقای شهریار تاجور باد
شماره ۹۷: همیشه دولت و اقبال شاه سنجر باد
شماره ۹۸: جاودانگیتی به حکم شاهگیتی دار باد
شماره ۹۹: خدایگان جهانی خدای یار تو باد
شماره ۱۰۰: عید و آدینه بهم بر پادشا فرخنده باد
شماره ۱۰۱: دولت و دین را خدای فر و بها داد
شماره ۱۰۲: دولت موافقان تو را جاه و مال داد
شماره ۱۰۳: شهی که گوهر و دینار رایگانی داد
شماره ۱۰۴: هرکس که دل بر آن صنم دلستان نهاد
شماره ۱۰۵: تا نگار من ز سنبل بر سمن پر چین نهاد
شماره ۱۰۶: بتی کاو نسبت از نوشاد دارد
شماره ۱۰۷: ترکیکه دو لب شیرین چون شهد و شکر دارد
شماره ۱۰۸: ملک سنجر جهانداری به میراث از پدر دارد
شماره ۱۰۹: ز مشرق تا حد مشرق شناسد هرکه دین دارد
شماره ۱۱۰: بتی که او نسب از لعبتان چین دارد
شماره ۱۱۱: هر روزکه خورشید سر ازکوه برآرد
شماره ۱۱۲: تا شهریار دادگر آهنگ شام کرد
شماره ۱۱۳: آن خداوند که آفاق به یک فرمان کرد
شماره ۱۱۴: ازگل همی نگارم سنبل برآورد
شماره ۱۱۵: چیست آنگوهرکه ارکان دست خمار آورد
شماره ۱۱۶: بر گل از سنبل نگارم دام مادام آورد
شماره ۱۱۷: بهاری کز دو رخسارش همی شمس و قمر خیزد
شماره ۱۱۸: ز فر باد فروردین جهان چو خلد رضوان شد
شماره ۱۱۹: شه مشرق ملک سنجر به دارالملک باز آمد
شماره ۱۲۰: المنه لله که به اقبال خداوند
شماره ۱۲۱: ماه من جزع مرا بر زر عقیق افشانکند
شماره ۱۲۲: ترک من چون زلف بگشاید جهان مشکین کند
شماره ۱۲۳: این شوخ سواران که دل خلق ستانند
شماره ۱۲۴: بتان چین و ختن سروران درگاهند
شماره ۱۲۵: ز بهر عید نگارا همی چه سوزی عود
شماره ۱۲۶: ایا شهی که چو تو کس ندید و کس نشنود
شماره ۱۲۷: ماه را ماند که اندر صدره دیبا بود
شماره ۱۲۸: اگر چه خرمی عالم از بهار بود
شماره ۱۲۹: تا دلم عاشق آن لعل شکربار بود
شماره ۱۳۰: تا بنفشستان جانان گرد لالستان بود
شماره ۱۳۱: تا جهان باشد خداوندش ملک سلطان بود
شماره ۱۳۲: روی او ماه است اگر بر ماه مشک افشان بود
شماره ۱۳۳: تاگه عز بندگآن در دین و در ایمان بود
شماره ۱۳۴: آمد آن فصلی کزو طبع جهان دیگر شود
شماره ۱۳۵: ای خداوندی که گر عزم تو بر گردون شود
شماره ۱۳۶: چیست آن آبی که رخ را گونه آذر دهد
شماره ۱۳۷: تا شه عالم به بهروزی و پیروزی رسید
شماره ۱۳۸: جشن خزان بهخدمت شاه جهان رسید
شماره ۱۳۹: برمعین دین پیغمبر مبارک باد عید
شماره ۱۴۰: تا مبارک رایت شاه جهان آمد پدید
شماره ۱۴۱: گوهر سلجوق کز نور بخارا در رسید
شماره ۱۴۲: شاه سنجر چون ز میدان جانب ایوان رسید
شماره ۱۴۳: بنازد جان اسکندر به سلطان جهان سنجر
شماره ۱۴۴: ای به سلطانی نشسته با فتوح و با ظفر
شماره ۱۴۵: اگر ندیدی در مشک تابدار قمر
شماره ۱۴۶: قمر شد با سر زلفش مقامر
شماره ۱۴۷: فرخنده باد عید شهنشاه دادگر
شماره ۱۴۸: رمضان شد چو غریبان به سفر بار دگر
شماره ۱۴۹: نه بود و نه هست و نه باشد دگر
شماره ۱۵۰: کس ندید و کس نخواهد دید تا محشر دگر
شماره ۱۵۱: باز آمد از شکار به پیروزی و ظفر
شماره ۱۵۲: عید عرب و سنت و آیین پیمبر
شماره ۱۵۳: ماند به صنوبر قد آن ترک سمن بر
شماره ۱۵۴: بهگوش بر منه ای ترک زلف تافته سر
شماره ۱۵۵: جهان خواهد شد از خوبی چنان تا هفته دیگر
شماره ۱۵۶: بردیم ماه روزه به نیک اختری بهسر
شماره ۱۵۷: همیشه پرشکن است آن دو زلف حلقه پذیر
شماره ۱۵۸: تا ز یاقوت و زبرجد گیتی است و سیم و زر
شماره ۱۵۹: چو آفتاب و مه است آن نگار سیمینبر
شماره ۱۶۰: کردگار دادگر هر ماه بر فتحی دگر
شماره ۱۶۱: به فرخی و خوشی بر خدایگان بشر
شماره ۱۶۲: زلف سیه تو ای بت دلبر
شماره ۱۶۳: فرخنده باد و میمون این مجلس منور
شماره ۱۶۴: خدای هر چه دهد بنده را ز فتح و ظفر
شماره ۱۶۵: بر طرف مه از عنبر چنبر کشد آن دلبر
شماره ۱۶۶: ای شه پیروزبخت ای خسرو پیروزگر
شماره ۱۶۷: آن مشک تابدار چه چیز است بر قمر
شماره ۱۶۸: رای خاقان معظم شهریار دادگر
شماره ۱۶۹: هرکس که دید چهره آن ترک سیمبر
شماره ۱۷۰: شمس ملوک عالم، شهزاده مظفر
شماره ۱۷۱: فری عید مسلمانان و فرخ جشن پیغمبر
شماره ۱۷۲: گر نکشی سر ز برم ای پسر
شماره ۱۷۳: عشق آن سنگین دل سیمینبر زرینکمر
شماره ۱۷۴: سوگند خوردهام به سر زلف آن پسر
شماره ۱۷۵: آن شمع چه شمع است که برنامه و دفتر
شماره ۱۷۶: ای ز روی تو جهان را همه فیروزی و فر
شماره ۱۷۷: صد زره دارد ز سنبل بر گل آن شیرین پسر
شماره ۱۷۸: ای رفته مدتی به سعادت سوی سفر
شماره ۱۷۹: تهنیت گویند شاهان را به جشن نامور
شماره ۱۸۰: چه گویی اندرین چرخ مدور
شماره ۱۸۱: چو بشنید فرخنده عید پیمبر
شماره ۱۸۲: زین مبارکتر به عمر اندر نباشد روزگار
شماره ۱۸۳: ای ز دارالملک رفته مدتی سوی سفر
شماره ۱۸۴: آفرین بر خسروی کاو را چنین باشد وزیر
شماره ۱۸۵: گرچه آمد داستان خسرو شیرین به سر
شماره ۱۸۶: چون شمردم در سفر یک نیمه از ماه صفر
شماره ۱۸۷: عزیزست و پاینده دین پیمبر
شماره ۱۸۸: صبوح مرا خوش کن ای خوش پسر
شماره ۱۸۹: گفتم به عقل دوش که یا احسنالصور
شماره ۱۹۰: همیشه بر گل و نسرین دو زلف آن بت دلبر
شماره ۱۹۱: سوال کردم از اقبال دوش وقت سحر
شماره ۱۹۲: عاشق آنمکه عنابش همی بارد شکر
شماره ۱۹۳: شغل دولت بیخطر شد کار ملت با خطر
شماره ۱۹۴: در هر چمن از گردش خورشید منور
شماره ۱۹۵: گر ز حضرت به سوی خلد برین رفت پدر
شماره ۱۹۶: ماه تابان دیدهای تابان ز سرو جانور
شماره ۱۹۷: ایا نوشته هنرنامهها فزون ز هزار
شماره ۱۹۸: بر فتح همی دور کند گنبد دوار
شماره ۱۹۹: ای آمده ز مشرق پیروز و کامکار
شماره ۲۰۰: تا باغ زرد روی شد از گشت روزگار
شماره ۲۰۱: تا خزان زد خیمه کافورگون در کوهسار
شماره ۲۰۲: مشک و شنگرف است گویی بیخته بر کوهسار
شماره ۲۰۳: تا که جز یزدان به عالم در نباشد کردگار
شماره ۲۰۴: آهن و نی جون پدید آمد ز صنعکردگار
شماره ۲۰۵: توانگری و جوانی و عشق و بوی بهار
شماره ۲۰۶: چون عقیق آبدارست وکمند تابدار
شماره ۲۰۷: مستی و عاشقی و جوانی و نوبهار
شماره ۲۰۸: چه جوهر است که آن را ز آهن است حصار
شماره ۲۰۹: مبارک آمد بازی بدیع طرفه شکار
شماره ۲۱۰: ای جهان را از قوامالدین مبارک یادگار
شماره ۲۱۱: بازآمد از سفر به حضر صدر روزگار
شماره ۲۱۲: چون شمردم یازده منزل ز راه روزگار
شماره ۲۱۳: این مهرگان فرخ و جشن بزرگوار
شماره ۲۱۴: از هیبت شمشیر تو ای شاه جهاندار
شماره ۲۱۵: هرکه را باشد ز دولت بخت نیک آموزگار
شماره ۲۱۶: امسال در آفاق دو عید است به یک بار
شماره ۲۱۷: چیست آن کوه زمینپیما و باد راهوار
شماره ۲۱۸: ای تاج دین و دنیا ای فخر روزگار
شماره ۲۱۹: بیروح پیکری است گه جنگ جان شکار
شماره ۲۲۰: چون وزارت یافت صدر روزگار از شهریار
شماره ۲۲۱: راز نهان خویش جهان کرد آشکار
شماره ۲۲۲: پوشیده نیست واقعه تیر شهریار
شماره ۲۲۳: چون ز سلطانان گیتی شهریاراست اختیار
شماره ۲۲۴: حبذا این باغ خرم وین همایون روزگار
شماره ۲۲۵: تا گه از جم یادگارست این همایون روزگار
شماره ۲۲۶: هر جهانداری که باشد رای او سوی شکار
شماره ۲۲۷: دل بیقرار دارم از آن زلف بیقرار
شماره ۲۲۸: تا باد خزان حله برون کرد ز گلزار
شماره ۲۲۹: ای جوان دولت جهاندار ای همایون شهریار
شماره ۲۳۰: آن زلف مشکبار بر آن روی چون نگار
شماره ۲۳۱: دیدم شبی به خواب درختی بزرگوار
شماره ۲۳۲: چون عقیق آبدار است و کمند تابدار
شماره ۲۳۳: هست شکر بار یاقوت تو ای عیار یار
شماره ۲۳۴: بنگر این پیروزهگون دریای ناپیدا کنار
شماره ۲۳۵: تا طیلسان سبز برافکند جویبار
شماره ۲۳۶: تا خزان زد خیمه کافورگون بر کوهسار
شماره ۲۳۷: شکر یزدان را که از فر وزیر شهریار
شماره ۲۳۸: گل و مه است همانا شکفته عارض یار
شماره ۲۳۹: ربود از دلم آن زلف بیقرار، قرار
شماره ۲۴۰: ای پرنگار گشته ز تو دور روزگار
شماره ۲۴۱: آسمان بی مدار است این حصار استوار
شماره ۲۴۲: الا ای گردش گردون دوار
شماره ۲۴۳: زان دو رشته در مکنون زان دو لعل آبدار
شماره ۲۴۴: شادیم و کامکار که شاد است و کامکار
شماره ۲۴۵: از بهر وفاداری آمد بر من یار
شماره ۲۴۶: خیمهها بین زده به صحرا بر
شماره ۲۴۷: ای تازه تر از برک گل تازه به بر بر
شماره ۲۴۸: ترک نزاید چنو به کاشغر اندر
شماره ۲۴۹: دو شب گویی که یکجای است گرد یک بهار اندر
شماره ۲۵۰: برآورد دولت جهانی دگر
شماره ۲۵۱: با نصرت و فتح و ظفر آمد به نشابور
شماره ۲۵۲: ای امیر مظفر منصور
شماره ۲۵۳: تا رایت منصور تو ای خسرو منصور
شماره ۲۵۴: از رایت منصور تو ای خسرو منصور
شماره ۲۵۵: هرگز که شنیدست چنین بزم و چنین سور
شماره ۲۵۶: از خلد گرفت بوستان نور
شماره ۲۵۷: پیر شد طبع جهان از گردش گردون پیر
شماره ۲۵۸: همی بنازد تیغ و نگین و تاج و سریر
شماره ۲۵۹: کنون که خور به ترازو رسید و آمد تیر
شماره ۲۶۰: پیام دادم نزدیک آن بت کشمیر
شماره ۲۶۱: ای چو جد و پدر اندر خور دیهیم و سریر
شماره ۲۶۲: ز بهر تهنیت عید پیش من شبگیر
شماره ۲۶۳: چه پیکرست ز تیر سپهر یافته تیر
شماره ۲۶۴: عید و آدینه بهک بار رسیدند فراز
شماره ۲۶۵: همی جویم نگاری را که دارم چون دل و جانش
شماره ۲۶۶: این منم یافته مقصود و مراد دل خویش
شماره ۲۶۷: ای شاه همه عالم و فخرگهر خویش
شماره ۲۶۸: تا روزگار خویش بریدیم ز یار خویش
شماره ۲۶۹: ای سیمتن مکن تن من چون میان خویش
شماره ۲۷۰: روزی همی گذشتم جزوی غزل به کف
شماره ۲۷۱: ای یافته اسلام به اقبال تو رونق
شماره ۲۷۲: چرا همی بگزینی تو بر وصال فراق
شماره ۲۷۳: خدایگان وزیران تویی به استحقاق
شماره ۲۷۴: آمد به فرخی و سعادت به دار ملک
شماره ۲۷۵: نشاط باد همه روزگار فخرالملک
شماره ۲۷۶: خدایگان جهانی و شاه با فرهنگ
شماره ۲۷۷: شراب باید و آتش رباب باید و چنگ
شماره ۲۷۸: آمد آن ماه دو هفته با قبای هفت رنگ
شماره ۲۷۹: برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ
شماره ۲۸۰: ای نگاری که به حسن از تو زند حور مثل
شماره ۲۸۱: شهیکه دولت باقی بدوگرفت جلال
شماره ۲۸۲: عید را با مهرگان هست اتفاق و اتصال
شماره ۲۸۳: تکاوری که قویتر ز رخش رستم زال
شماره ۲۸۴: بگذشت مه روزه و آمد مه شوال
شماره ۲۸۵: به در و مشک ز ابر بهار و باد شمال
شماره ۲۸۶: چند خوانم مدح مخلوقان ز بهر جاه و مال
شماره ۲۸۷: مرا خیال تو هر شب دهد امید وصال
شماره ۲۸۸: اهل ملت چون به شب دیدند بر گردون هلال
شماره ۲۸۹: عاشق بدری شدم کز عشق او گشتم هلال
شماره ۲۹۰: عزیز کرد مرا باز در محل قبول
شماره ۲۹۱: رسید عید همایون و روزه کرد رحیل
شماره ۲۹۲: گهی ز مشک زند برگل شگفته رقم
شماره ۲۹۳: شهی که هست همه عالمش به زیر علم
شماره ۲۹۴: ز عقده ذنب آخر برست شمس عجم
شماره ۲۹۵: ای قاعده ملک به فرمان تو محکم
شماره ۲۹۶: آن چنبر پرحلقه و ان حلقه پرخم
شماره ۲۹۷: هفت چیز از خسرو عالم همی نازد به هم
شماره ۲۹۸: موسم عید و لب دجله و بغداد خرم
شماره ۲۹۹: فرخنده باد و خرم نوروز شاه عالم
شماره ۳۰۰: ایا گرفته عراقین را به نوک قلم
شماره ۳۰۱: پیش از این بار خدایان و بزرگان عجم
شماره ۳۰۲: از مشک اگر ندیدی بر پرنیان علم
شماره ۳۰۳: جاوید ز یاد خسرو عالم
شماره ۳۰۴: ای شهریار گیتی ای پادشاه عالم
شماره ۳۰۵: رسید عید و ز قندیل نار داد به جام
شماره ۳۰۶: هست زلف و دهن و قد تو ای سیم اندام
شماره ۳۰۷: منت خدای را که برون آمد از غمام
شماره ۳۰۸: حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
شماره ۳۰۹: ای به توفیق و هدایت دین یزدان را قوام
شماره ۳۱۰: کی توان گفتن که شد ملک شهنشه بینظام
شماره ۳۱۱: ای ز شاهی و جوانی شاد و از دولت به کام
شماره ۳۱۲: دوش با سیمین صنوبر در نهان سر داشتم
شماره ۳۱۳: سزد گر سر فرازد ملک و شایدگر بنازد دین
شماره ۳۱۴: چون پدید آمد مبارک ماه نو بر آسمان
شماره ۳۱۵: عمدا همی نهان کند آن ماه سیمتن
شماره ۳۱۶: چون قوامالدین و فخرالدین ندیدم میهمان
شماره ۳۱۷: شادند همه خلق به عید عرب اکنون
شماره ۳۱۸: نرگس ز نشاط ماه فروردین
شماره ۳۱۹: ایا ای جوهر علوی گرفته چرخ را دامن
شماره ۳۲۰: ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من
شماره ۳۲۱: ای ماه لاله روی من ای سرو سیمتن
شماره ۳۲۲: نباشد اصلی در عشق یار توبه من
شماره ۳۲۳: ای برشکسته سنبل مشکین به نسترن
شماره ۳۲۴: خیال صورت جانان شکست توبه من
شماره ۳۲۵: عید باکوکبه خویش درآمد به جهان
شماره ۳۲۶: هست آفتاب روی زمین خسرو زمان
شماره ۳۲۷: آنچه کرد امسال در روم و عرب شاه جهان
شماره ۳۲۸: چون بهشت است این همایون بزم سلطان جهان
شماره ۳۲۹: چیست آن دریا که هست از بخشش او در جهان
شماره ۳۳۰: طبع گیتی سرد گشت از باد فصل مهرگان
شماره ۳۳۱: زرگری سازد همی باد خزان اندر رزان
شماره ۳۳۲: جهان به کام تو باد ای خدایگان جهان
شماره ۳۳۳: رای سلطان معظم خسرو خسرونشان
شماره ۳۳۴: ای گوهری که سنگ یمانی توراست کان
شماره ۳۳۵: بشکفت و تازه گشت دگرباره اصفهان
شماره ۳۳۶: از دورهای گردون وز صنعهای یزدان
شماره ۳۳۷: دو گوهرند سزاوار مجلس و میدان
شماره ۳۳۸: بر قاعده ملت پیغمبر یزدان
شماره ۳۳۹: مرا درست شد از آفریدگار جهان
شماره ۳۴۰: خدایگان جهان شاکر از خدای جهان
شماره ۳۴۱: چون برآرم به زبان نام خداوند جهان
شماره ۳۴۲: هر آن عاقلکه او بندد دل اندر طاعت یزدان
شماره ۳۴۳: تا فر نوبهار بیاراست بوستان
شماره ۳۴۴: چو لالستان همی بینم شکفته عارض جانان
شماره ۳۴۵: ای جهانداری که از تو تازه باشد جاودان
شماره ۳۴۶: معز دین یزدان است سلطان
شماره ۳۴۷: جاودان باد دولت سلطان
شماره ۳۴۸: جهان پیر دیگرباره تازه گشت و جوان
شماره ۳۴۹: از هیبت و نهیب تو ای خسرو جهان
شماره ۳۵۰: ای شکفته سنبل و شمشاد تو بر ارغوان
شماره ۳۵۱: هر جهانداری بود پاینده از بخت جوان
شماره ۳۵۲: سزد گر بشنود توحید یزدان
شماره ۳۵۳: منت خدای را که بهفر خدایگان
شماره ۳۵۴: پرنیان بافد همی باد صبا در بوستان
شماره ۳۵۵: همایون جشن پیغمبر شعار ملت یزدان
شماره ۳۵۶: تازه و نو شد ز فر باد فروردین جهان
شماره ۳۵۷: همی تا دولت و ملک است در ایران و در توران
شماره ۳۵۸: بنگر به صبوح مجلس سلطان
شماره ۳۵۹: گفتم مرا بوسه ده ای ماه دلستان
شماره ۳۶۰: جهان و هرچه در اوست آشکار و نهان
شماره ۳۶۱: مریز خون من ای بت به روزگار خزان
شماره ۳۶۲: شد ز تاثیر سپهر سرکش نامهربان
شماره ۳۶۳: همان به است که امروز خوش خوریم جهان
شماره ۳۶۴: صنع خدای و عدل وزیر خدایگان
شماره ۳۶۵: بت من است نگاری که قامت و دل آن
شماره ۳۶۶: باد نوروزی همه کله زند در بوستان
شماره ۳۶۷: سمنبری که دلم تنگ کرد همچو دهان
شماره ۳۶۸: چون نماز شام پروین نور زد بر آسمان
شماره ۳۶۹: کیمیا دارد مگر با خویشتن باد خزان
شماره ۳۷۰: خط است گرد عارض آن ماه دلستان
شماره ۳۷۱: آنچه من بر چهره دارم یار دارد در میان
شماره ۳۷۲: آدینه و صبح و عید قربان
شماره ۳۷۳: ای دو رخ تو پروین وی دو لب تو مرجان
شماره ۳۷۴: دوش رفتم به خیمه جانان
شماره ۳۷۵: از فضل و کفایت ز همه لشکر سلطان
شماره ۳۷۶: لاغری یار من است از همه خوبان جهان
شماره ۳۷۷: المنه لله که خورشید خراسان
شماره ۳۷۸: چون کرد پیشآهنگ را در زیر محمل ساربان
شماره ۳۷۹: بوستان شد زرد روی از وصل باد مهرگان
شماره ۳۸۰: یک امشب زبهر من ای ساربان
شماره ۳۸۱: به دارالملک باز آمد تن آسان
شماره ۳۸۲: ماهرویا روی در اقبال دارد بوستان
شماره ۳۸۳: نوروز بساط نو گسترد به گلزاران
شماره ۳۸۴: ای شاه تاجداران وی تاج شهریاران
شماره ۳۸۵: نوروز بساط نو گسترد به گلزاران
شماره ۳۸۶: شدست روز همه خلق فرخ و میمون
شماره ۳۸۷: خدایا دور کن چشم بد از این دولت میمون
شماره ۳۸۸: جشنی است بس مبارک عیدی است بس همایون
شماره ۳۸۹: آن غالیه گون زلف بر آن عارض گلگون
شماره ۳۹۰: صنع یزدان بیچگونه و چون
شماره ۳۹۱: این روزگار فرخ وین موسم همایون
شماره ۳۹۲: بتی که حور بهشتی شود بر او مفتون
شماره ۳۹۳: یکی جادوست صورتگر دلیل گنبد گردون
شماره ۳۹۴: خدای ماست خداوند آسمان و زمین
شماره ۳۹۵: جهان را یادگارست از سلاطین
شماره ۳۹۶: نگار من خط مشکین کشید بر نسرین
شماره ۳۹۷: شد خراسان بهسان خلد برین
شماره ۳۹۸: در زلف تو گوییکه فکند ای صنم چین
شماره ۳۹۹: عید قربان و ماه فروردین
شماره ۴۰۰: ای به ملک و دولت و شاهی سزای آفرین
شماره ۴۰۱: آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین
شماره ۴۰۲: فزود قیمت دینار و قدر دانش و دین
شماره ۴۰۳: آفرینباد آفرین بر خسرو روی زمین
شماره ۴۰۴: بیافرید خداوند آسمان و زمین
شماره ۴۰۵: ای ساقی نو آیین پیش آر جام زرین
شماره ۴۰۶: همچو خورشید فلک روشن همی دارد زمین
شماره ۴۰۷: زمان چو خلد برین شد زمین چو چرخ برین
شماره ۴۰۸: ای مبارک فخر امت ای همایون مجددین
شماره ۴۰۹: از آن دندان چون پروین مرا شد دیده پر پروین
شماره ۴۱۰: دو محمد آفرید ایزد سزای آفرین
شماره ۴۱۱: خدایگان زمان است و شهریار زمین
شماره ۴۱۲: زباغ و راغ به آسیب لشکر تشرین
شماره ۴۱۳: تو راست روی چو نسرین تازه ای بتچین
شماره ۴۱۴: آن بت که هست چهره خور پیش او رهین
شماره ۴۱۵: همی فرازد دولت همی فزاید دین
شماره ۴۱۶: زهی خجسته و فرخنده باد فروردین
شماره ۴۱۷: ایا معزی برهانی این جمال ببین
شماره ۴۱۸: باد میمون و مبارک بر شه روی زمین
شماره ۴۱۹: چنانکه ناصر دین هست پادشاه زمین
شماره ۴۲۰: نگاه کرد خدای اندر آسمان و زمین
شماره ۴۲۱: دو چشم تو هستند فتان و جادو
شماره ۴۲۲: سمنبری که فسونگر شدست عبهر او
شماره ۴۲۳: آن جهانداری که اصل دولت است ایام او
شماره ۴۲۴: آمد رسول عید و مه روزه نام او
شماره ۴۲۵: تا دین مصطفی است تو هستی قوام او
شماره ۴۲۶: ای روزگار ساخته آموزگار تو
شماره ۴۲۷: ای آسمان مسخر حکم روان تو
شماره ۴۲۸: ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
شماره ۴۲۹: ای چرخ پیر بنده تدبیر و رای تو
شماره ۴۳۰: ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو
شماره ۴۳۱: نوبهار و آفتابی ای مبارک پادشاه
شماره ۴۳۲: گشادهروی و میان بسته بامداد پگاه
شماره ۴۳۳: گرفت صدر وزارت جمال و حشمت و جاه
شماره ۴۳۴: صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
شماره ۴۳۵: شاها به خدمت آمد فرخنده مهرگانی
شماره ۴۳۶: فرخنده باد و میمون بر شاه عید اضحی
شماره ۴۳۷: ای تو را بر مه و زهره ز شب تیره ردی
شماره ۴۳۸: ایا تن تو همه ساله پیش روح فدی
شماره ۴۳۹: تا به سلامت به حله آمد سلمیٰ
شماره ۴۴۰: هست گویی به حکم بار خدای
شماره ۴۴۱: شهریارا بر سر دولت نثاری کردهای
شماره ۴۴۲: آن بت مجلس فروز امروز اگر با ماستی
شماره ۴۴۳: اگر به داد بود نام شاه دادگری
شماره ۴۴۴: ای به رخسار و به عارض آفتاب و مشتری
شماره ۴۴۵: ترک من دارد شکفته گلستان بر مشتری
شماره ۴۴۶: گشت تابنده ز گردون معالی قمری
شماره ۴۴۷: ماه است ساقی و قدح باده مشتری
شماره ۴۴۸: چیست آن رخشنده و پاک و زدوده گوهری
شماره ۴۴۹: تیره شد ماه خرد بر آسمان مهتری
شماره ۴۵۰: چون سخن گوید یابم ز دهانش خبری
شماره ۴۵۱: نبود چون تو ملک در جهان جهانداری
شماره ۴۵۲: ای جسته جفاکاری جسته ز وفاداری
شماره ۴۵۳: ایا شاهیکه عالم را همی زیر علم داری
شماره ۴۵۴: ای بر سمن از مشک به عمدا زده خالی
شماره ۴۵۵: بر هوا ابر بهاری سیم پالاید همی
شماره ۴۵۶: سمنبرا، صنما، یار غمگسار منی
شماره ۴۵۷: ای زلف دلبر من پربند و پرشکنی
شماره ۴۵۸: مخوان فسانه افراسیاب تورانی
شماره ۴۵۹: ایا شهریاری که صاحب قرانی
شماره ۴۶۰: چو تو ندید و نبیند زمانه سلطانی
شماره ۴۶۱: شهنشه ملک شاه الب ارسلانی
شماره ۴۶۲: دلم چون دهان کرد کوچک دهانی
شماره ۴۶۳: نگارا ماه گردونی سوارا سرو بستانی
شماره ۴۶۴: رسد هر ساعت از دولت نشانی
شماره ۴۶۵: دل بری ای زلف جانان و ستم بر جان کنی
شماره ۴۶۶: ای خداوندی که تاج دین پیغمبر تویی
شماره ۴۶۷: ای خداوندی که در روی زمین داور تویی