غزلیات
نوشته امیر معزی در دیوان معزی
غزلیات
شماره ۱: بیار آنچه دل ما به یکدگر کشدا
شماره ۲: ماهرویا ز غم عشق نگه دار مرا
شماره ۳: موی چون غالیه و روی چو دیباست تو را
شماره ۴: شب نماید در صفت زلفین آن بت روی را
شماره ۵: ز عشق لاف تو ای پیر فوطه پوش خطاست
شماره ۶: حلقههای زلف جانان تا سراندر سرزده است
شماره ۷: مرا نگارا با روی تو چه جای غم است
شماره ۸: خطی است که بر عارض آن ماه تنیدست
شماره ۹: گر تو پنداری که رازم بیتو پیدا نیست هست
شماره ۱۰: ای روی تو رخشندهتر از قبله زردشت
شماره ۱۱: از پس پنجاه سال عشق به ما چون فتاد
شماره ۱۲: امروز بت من سر پیکار ندارد
شماره ۱۳: امروز بتم تیغ جفا آخته دارد
شماره ۱۴: مرا گذر بهسوی کوی یار باید کرد
شماره ۱۵: مشک نقاب قمر خویش کرد
شماره ۱۶: ترکی که همی بر سمن از مشک نشان کرد
شماره ۱۷: سرو روان چو کوه به کردار ماه کرد
شماره ۱۸: بنده بودن تورا سزا باشد
شماره ۱۹: رفت یار و غمی ز یار بماند
شماره ۲۰: عشق یارم هر زمانی منزل اندر دل کند
شماره ۲۱: دام که بر لاله و عنبر نهند
شماره ۲۲: جز تو مرا یار و غمگسار نشاید
شماره ۲۳: سر بر خط عشق تو نهادیم دگربار
شماره ۲۴: آن شب که مرا بودی وصل تو به کف بر
شماره ۲۵: دی نگاری دیدم اندر راه چون بدر منیر
شماره ۲۶: آن زلف نگر بر آن بر و دوش
شماره ۲۷: ای کژدم زلف تو زده بر دل من نیش
شماره ۲۸: ای داده روی خوب تو خورشید را نظام
شماره ۲۹: خبرت هست که در آرزوی روی توام
شماره ۳۰: بسکه من دل را بهدام عشق خوبان بستهام
شماره ۳۱: از غم عشقت نگارا دیده پرخونکردهام
شماره ۳۲: مشکن صنما عهد که من توبه شکستم
شماره ۳۳: تا دلم بستدی ای ماه و ندادی دادم
شماره ۳۴: دلم را یاری از یاری ندیدم
شماره ۳۵: کرانه گیرم تا خود ز عشق باز کنم
شماره ۳۶: اگر یگانه شوی با تو دل یگانهکنم
شماره ۳۷: صنما ما ز ره دور و دراز آمدهایم
شماره ۳۸: ای پسر ما دل ز تو برداشتیم
شماره ۳۹: جانا کجا شدی که ز بهر تو غم خوریم
شماره ۴۰: تا دل بود ای دلبر تا جان بود ای جانان
شماره ۴۱: به شب از داغ هجر تو نمیدانم غنود ایجان
شماره ۴۲: بربود روزگار تو را از کنار من
شماره ۴۳: بار دیگر باز گرم افتادم اندر کار او
شماره ۴۴: جانا جفا نکردم هرگز به جای تو
شماره ۴۵: عمری گذاشتم صنما در وفای تو
شماره ۴۶: ای خوبتر ز یوسف ز این خوبتر مشو
شماره ۴۷: کی نهم روی دگرباره بر آن روی چو ماه
شماره ۴۸: ای آفتاب یغما ای خلخی نژاده
شماره ۴۹: سنبل است آنکه تو از لاله برانگیختهای
شماره ۵۰: ختنیوار رخ خوب بیاراستهای
شماره ۵۱: آن روی به نیکویی خورشید جهانستی
شماره ۵۲: بامدادان راست گو تا رخ کرا آراستی
شماره ۵۳: گر یار نگارینم در من نگرانستی
شماره ۵۴: نگارا تو دلبند و زیبا نگاری
شماره ۵۵: کافر بچهای سنگدل آورده غازی
شماره ۵۶: بر من این رنج و غم آخر به سر آید روزی
شماره ۵۷: آن که از سنبل نقاب ارغوان آرد همی
شماره ۵۸: آن صنم کاندر دو لب تنگ شکر دارد همی
شماره ۵۹: ای ترک زبهر تو دلی دارم و جانی
شماره ۶۰: دوست دارم که برآشوبی و بیداد کنی
شماره ۶۱: آه ازین کودکان مشکین موی