شماره ۵: ز عشق لاف تو ای پیر فوطه پوش خطاست

نوشته امیر معزی در دیوان معزی فصل غزلیات

ز عشق لاف تو ای پیر فوطه پوش خطاست

که عشق و فوطه و پیری بهم نیاید راست


تو را که هست دو عارض سپید و جامه‌ کبود

دلت سیاه و رخت زرد و اشک سرخ چراست


تو را به عشق همه راستگوی نشناسند

و گرچه بر تو اثرهای عاشقی پیداست


مگر که بشکنی از بهر عشق توبه و نذر

که نذر و توبه شکستن ز بهر عشق رواست


سخن ز رَحل مگوی و ز رَطل ‌گوی سخن

که عاشقی و به ‌دست تو رطل باده سزاست


نظر خود را بنویسید

نظرات