شماره ۱۹: رفت یار و غمی ز یار بماند

نوشته امیر معزی در دیوان معزی فصل غزلیات

رفت یار و غمی ز یار بماند

جان زغم زار و تن نزار بماند


دل و یار و نشاط هر سه شدند

عشق و هجران و درد یار بماند


رفت معشوق و عشق باقی ماند

که ز معشوق یادگار بماند


هست چون یار غمگسار عزیز

هرچه از یار غمگسار بماند


شد دل و بردبار عاشق او

بر سر ره به ‌انتظار بماند


جان‌که بد در طریق عشق سوار

در ره عشق آن سوار بماند


خِرَدِ کارْ دیده در ره عشق

سخت عاشق شد و ز کار بماند


نظر خود را بنویسید

نظرات