شماره ۳۹: جانا کجا شدی‌ که ز بهر تو غم خوریم

نوشته امیر معزی در دیوان معزی فصل غزلیات

جانا کجا شدی‌ که ز بهر تو غم خوریم

هر ساعت از غمان تو آشفته دل‌تریم


لیلی دیگری تو به خوبی و دلبری

ما در غم فراق تو مجنون دیگریم


ما را به عشقت اندر بیکار شد دو دست

یک دست بر دلیم و دگردست بر سریم


نظر خود را بنویسید

نظرات