شماره ۵۸: آن صنم‌ کاندر دو لب تنگ شکر دارد همی

نوشته امیر معزی در دیوان معزی فصل غزلیات

آن صنم‌ کاندر دو لب تنگ شکر دارد همی

بر سر سرو روان شمس و قمر دارد همی


حلقه‌های زلف او عمدا کند زیر و زبر

تا دل و جان‌مرا زیرو زیردارد همی


تلخ‌ گفتار است و شیرین لب نگارین روی من

وین عجب بنگر که زهر اندر شکر دارد همی


آیت و اللیل بر خواند همی شمس الضحاش

تا نقاب از آیت وَالْفَجر بردارد همی


آتش عشقش ببرده است آب رویم تا مرا

لب از آتش خشک‌ و چشم از آب تر دارد همی


گر نخواهد تا غنی‌ گردد ز سیم و زر چرا

اشک من چون سیم ‌و رخسارم چو زر دارد همی


نظر خود را بنویسید

نظرات