شماره ۲۲: بیار فاخته مهرا شراب غالیه بوی - که خاک غالیه رنگ است و روز فاخته‌گون

نوشته امیر معزی در دیوان معزی فصل قطعات

بیار فاخته مهرا شراب غالیه بوی

که خاک غالیه رنگ است و روز فاخته‌گون


تو با کرشمه طاوس پیش من بخرام

اگر ز سرما طاوس شد ز باغ برون


چنانکه باز نسیمن گرفت بر سرکوه

بگیر بازی کز حلق و برآید خون


از آن ‌کفی‌ که چو موی حواصل آمد گرم

قدح بده که جهان پر حواصِل است کنون


برفت بلبل و ما را ز رفتنش چه زیان

که بلبل‌ است ثناگوی شاه روزافزون


نظر خود را بنویسید

نظرات