شمارهٔ ۷۸: قیامت بر انگیخت ما را ز خواب

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

قیامت بر انگیخت ما را ز خواب

به محشر رسیدیم و خیر المآب


سرافیل وحدت فرو کوفت صور

ولی مرده دل در نیامد ز خواب


بر آورد از سوزناکان دمار

ز افسرده نه تف بر آمد نه تاب


قیامت در این حال ما منتظر

وگر بر نیندازد از رخ نقاب


به دیوان روز مظالم به حشر

بماند خجل از سوال و جواب


چه آن جا به کارست از این جا ببر

چو بردی ز فردوس بشنو خطاب


به زلزال ارض و به طی سما

چه حاجت تو را وقت خود بازیاب


وگر هم بر افتد زمان و زمین

مخور غم چو ایمن شدی از عذاب


به زاری نزاری فرومانده ای

چو مجرم میان ثواب و عقاب


حساب ار به اعمال و کردار ماست

خدایا مکن نا امید از ثواب


نظر خود را بنویسید

نظرات