شمارهٔ ۳۲۳: رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست

جز به دل سوزی و دل جویی و دل داری نیست


چه کنم با دل شوریده که از بدو وجود

مست جامی ست که امّید به هشیاری نیست


چون تبرّا و تولّا به مشعبد گهِ عشق

بازیی نیست که از حقّه برون آری نیست


چاره تسلیم و رضا بیش مگو از من و ما

هیچ تدبیر دگر تا که بنسپاری نیست


ما به جان حاضر وقتیم و به دل ناظر دوست

سیر عاشق به گرانی و سبک باری نیست


آب و غربال بود دعوی بی معنی و هیچ

خاک بر یاری یاری که همه یاری نیست


از نزاری تو به زاری نکنی بیزاری

شرط آزار بر آن است که بیزاری نیست


نظر خود را بنویسید

نظرات