شمارهٔ ۳۳۹: جانا بیا که مدت هجران ز حد گذشت

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

جانا بیا که مدت هجران ز حد گذشت

تشویش روزگار پریشان ز حد گذشت


چند احتمال و صبر توان کرد چاره یی

کاین درد را توقف درمان ز حد گذشت


امّید وصل هم نتوان کرد منقطع

هر چند انتظار فراوان ز حد گذشت


بگذشت عمر و هیچ تدارک نکرد یار

صبر من و جفای رقیبان ز حد گذشت


جمعیتی پدید نیامد هنوز و هجر

بر وعده ی مخاف جانان ز حد گذشت


کو کشتی وصال که در قلزم فراق

موج بلا و آفت طوفان ز حد گذشت


بر من نکرد رحم و نبخشود و راز من

شد آشکار و ناله ی پنهان ز حد گذشت


دل در تنور سینه ی پر آتشم بسوخت

نبود عجب چو آتش سوزان ز حد گذشت


ای پیک عاشقان نفسی رنجه کن قدم

دانی که محنت من حیران ز حد گذشت


با یار گو نزاری شوریده حال را

هم جانبی بدار که نتوان ز حد گذشت


نظر خود را بنویسید

نظرات