شمارهٔ ۳۸۴: ترا که صحبت اهل دلی نکرده فتوح

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

ترا که صحبت اهل دلی نکرده فتوح

بقای خضر چه دانی چه بود و کشتی نوح


شود چو چشمه خورشید نور بخش دلت

گرت ز جام صفا می دهند وقت صبوح


چو راح در سرت افتد به راه عقل مرو

که راح آفت عقل آمده ست و راحت روح


خوش است مستی و رندی بیا و می در ده

که ما ز زهد و ورع توبه کرده ایم نصوح


رعایت دل عشّاق کن که وقت نیاز

جهان خراب کند گوشه دل مجروح


مرا به شرح مگو کین بهشت و آن دوزخ

که مرد اهل ز دیوانه نشنوند مشروح


لطیفه های نزاری نگر زخمریّات

چه می کنی زمقامات مادح و ممدوح


نظر خود را بنویسید

نظرات