شمارهٔ ۴۰۸: چه چاره سازم اگر آن نگار برگردد

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

چه چاره سازم اگر آن نگار برگردد

نهان شود ز من و آشکار برگردد


حجاب کردم با خود ز بیمِ طعنه و لیک

به طعنه کی دلم از غم گسار برگردد


از آن حجاب نمایم چو یار مستورست

که چشمِ بد رسد و روزگار برگردد


اگرچه دولتم از دولت است با من یار

ولی مباد که دولت ز کار برگردد


اگر زیاریِ اقبال بر نمی گردم

روا بود که ز اقبال یار برگردد


وفا نکوست از آن دامن وفا گیرم

که بی وفا را یار از کنار برگردد


مرا ز عالمیان اختیار آمد یار

به اختیار کسی ز اختیار بر گردد


مقامِ زهد گرفتم چو زاهدی بودم

به زهد و توبه هرگز خمار بر گردد


نه زهد خواهم و مقصود زاهدست مرا

ز زهد هرکه چو من شد به عار برگردد


نزاری از می و معشوق بر نخواهد گشت

اگر محیطِ سپهر از مدار برگردد


نظر خود را بنویسید

نظرات