شمارهٔ ۷۲۷: بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع

بیار باده و بگذار عذر نا مسموع


حرام‌ نیست به دینِ حکیم خمر بیار

حکیم خود نکند هیچ کار نا مشروع


که را رسد که کند فرق در حلال و حرام

مگر کسی که خبر دارد از اصول و فروع


زبان طعنه چرا می کشند در قومی

که جز به میکده ایشان نمی کنند رجوع


چنانم از شَرهِ باده‌ ی کهن تشنه

که نوجوان رمضان مشتهی ز غایت جوع


من از تعصب صاحب غرض نیندیشم

که کف برآورد از خشم راست چون مصروع


نیاز می کن و با دوستان قدح می کش

که اهل راز درین شیوه کرده اند شروع


سجود پیش ملایک سزد که استاده ست

در آرزوی زمین بر شش آسمان به رکوع


ادای نظم نزاری ز معدن جان است

بصیر گوهر کانی بداند از مصنوع


سخن حقیقت و حکمت بود چو دُر باید

الخصوص که باشد مهذب و مطبوع


نظر خود را بنویسید

نظرات