شمارهٔ ۷۸۶: ای دلِ شوریده سرِ بُل فضول

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

ای دلِ شوریده سرِ بُل فضول

بیش مرو در پیِ ردّ و قبول


پای برون می نهی از حّدِ خویش

دست مزن رقص مکن بی اصول


ساکن و آهسته و تن دار باش

زود نگردد متغیّر ملول


خانه ی اوباش تهی کن که شاه

بی خبر آید کند آن جا نزول


پس روِ هادی شو لا حول کن

تا نروی بیش ز دنبالِ غول


دعویِ تصدیق و قبولِ مجاز

زان طرفِ رود چه حاجت به پول


چیست وفاداری و فرمان بری

بر سخنِ دوست نجستن عدول


غایب و در دوست شدن محو چیست

هم چو نزاری شده از خود ملول


رمزِ نزاری همه دیوانگی ست

نیست به ادراکِ قیاسِ جهول


نظر خود را بنویسید

نظرات