شمارهٔ ۸۶۷: به اختیار ز روی تو بر ندارم چشم

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

به اختیار ز روی تو بر ندارم چشم

بدین قرار ز روی تو برندارم چشم


رقیبِ کویِ تو گر دیده های من بخلد

به نوکِ خار ز روی تو برندارم چشم


دمی ز چشم خیالت نمی رود چه عجب

گر آشکار ز روی تو برندارم چشم


وگر به دار برآرند هم چو حلّاجم

فراز دار ز روی تو برندارم چشم


وگر کشیده بود تیغ بر سرم قاتل

به جان سپار ز روی تو برندارم چشم


قیامت آید و محشر کنند و عرض دهند

به روزِ بار ز روی تو برندارم چشم


بدین قدر که شود گل ستانِ عارض تو

بنفشه زار ز روی تو برندارم چشم


خوش است خطّ غبارِ تو گردِ لاله ستان

بدین غبار ز روی تو برندارم چشم


من آن نزاری مستم که پیش نوکِ سنان

به اعتبار ز روی تو برندارم چشم


نظر خود را بنویسید

نظرات