شمارهٔ ۹۶۹: مبارک است ملاقات دوستان کردن

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

مبارک است ملاقات دوستان کردن

به روی هم دم خود بامداد می خوردن


شراب بستدن و بی مکاس نوشیدن

نه عذر و دفع و فریب و بهانه آوردن


ز روزگار برآسودن و نه خود ز کسی

نه نیز هیچ کس از خویشتن بیازدن


نیاز کردن و پوزش نمودن از سر شوق

طرب نمودن و فرش نشاط گستردن


غذای روح به احکام عشق و مهر و می است

خوش است جان به می و مهر دوست پروردن


برون شدن ز خودیِ خود از ره تسلیم

به مقتدای به حق لازم است بسپردن


سر نیاز چو آدم به عذر و عجز بنه

که چون بلیس تکبر خطا بود کردن


نزاریا سر تسلیم نه به حکم قضا

که معتقد به کمند رضا دهد گردن


ز روی آینه ی خاطرت به صیقل می

علی الضروره بباید غبار بستردن


نظر خود را بنویسید

نظرات