شمارهٔ ۱۱۶۸: نمازِ شام رسید ای بتِ سمرقندی

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

نمازِ شام رسید ای بتِ سمرقندی

بساز چنگ و بزن پرده نهاوندی


اگر چو چنگ بننوازیم روا نبود

که چون بریشمم از پای و سر فروبندی


کرشمه‌ای کن و بَشکی بزن چه باشد اگر

به گوشه لب هم‌چون شکر فروخندی


چو شاخِ مهرِ تو در بستانِ جان بگرفت

درختِ طاقت ما را ز بیخ برکندی


چو آفتاب پرستم نمی‌توانم گفت

که سایه بر من و بر کار من نیفکندی


به خدمتی که اشارت کنی و فرمایی

کمر ببسته‌ام از رویِ لطف بپسندی


به دیده گر بپذیری غلامی تو کند

نزاری‌ای که پدر را نکرد فرزندی


نظر خود را بنویسید

نظرات