شمارهٔ ۱۱۹۱: نه مهربانی و نه شفقت و نه دل داری

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل غزلیات

نه مهربانی و نه شفقت و نه دل داری

همین و هیچ دگر شوخی و ستم گاری


دم محبت و آن گه نشان برگشتن

خط مودت و آن گه زبان بیزاری


امید را به طمع تازه می کنم که فلان

ز روزگار من آگاه نیست پنداری


به پای بوس تو دستم نمی رسد شاید

زکبر اگر نگذارد دلت که بگذاری


تو پادشاهی و ما بندگان مملوکیم

چنان سری چه عجب گر به ما فرود آری


سر هزار نزاری فدای پهلوی یار

دریغ نیست سر عاشق از نگون ساری


نظر خود را بنویسید

نظرات