بخش ۱۵ - هدایت پدر: پدر رحمت الله چو آگاه شد

نوشته حکیم نزاری در دیوان اشعار حکیم نزاری فصل دستورنامه

پدر رحمت الله چو آگاه شد

که دستم ز تدبیر کوتاه شد


به من گفت جان پدر هوش دار

به سمع رضا پندِ من گوش دار


جهان دیده و تجربت کرده‌ام

بسی سرد و گرم جهان خورده‌ام


جوانی و ناباکی و بی‌خودی

بود ضدّ دانایی و بخردی


ولی چون در آیند ازین پهن دشت

برین پل ضرورت بباید گذشت


بیاموزمت شرط می خوارگی

بر آن جمله خوکن به یک بارگی


نظر خود را بنویسید

نظرات