مثنویات، تمثیلات و مقطعات

نوشته پروین اعتصامی در دیوان اشعار پروین اعتصامی

مثنویات، تمثیلات و مقطعات

شمارهٔ ۱ - آتش دل: به لاله نرگس مخمور گفت وقت سحر شمارهٔ ۲: ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن شمارهٔ ۳: ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن شمارهٔ ۴: ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن شمارهٔ ۵: ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن شمارهٔ ۶: ای خوش اندر گنج دل زر معانی داشتن شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز: کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز شمارهٔ ۸ - آرزوی مادر: جهاندیده کشاورزی به دشتی شمارهٔ ۹ - آسایش بزرگان: شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست: شمارهٔ ۱۰ - آشیان ویران: از ساحت پاک آشیانی شمارهٔ ۱۱ - آئین آینه: وقت سحر، به آینه‌ای گفت شانه‌ای شمارهٔ ۱۲ - احسان بی ثمر: بارید ابر بر گل پژمرده‌ای و گفت شمارهٔ ۱۳ - ارزش گوهر: مرغی نهاد روی به باغی ز خرمنی شمارهٔ ۱۴ - از یک غزل: بی روی دوست، دوش شب ما سحر نداشت شمارهٔ ۱۵ - اشک یتیم: روزی گذشت پادشهی از گذرگهی شمارهٔ ۱۶ - امروز و فردا: بلبل آهسته به گل گفت شبی شمارهٔ ۱۷ - امید و نومیدی: به نومیدی، سحرگه گفت امید شمارهٔ ۱۸ - اندوه فقر: با دوکِ خویش، پیرزنی گفت وقتِ کار شمارهٔ ۱۹ - ای رنجبر: تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر شمارهٔ ۲۰ - ای گربه: ای گربه، ترا چه شد که ناگاه شمارهٔ ۲۱ - ای مرغک: ای مرغک خرد، ز اشیانه شمارهٔ ۲۲ - باد بروت: عالمی طعنه زد به نادانی شمارهٔ ۲۳ - بازی زندگی: عدسی وقت پختن، از ماشی شمارهٔ ۲۴ - بام شکسته: بادی وزید و لانهٔ خردی خراب کرد شمارهٔ ۲۵ - بلبل و مور: بلبلی از جلوهٔ گل بی قرار شمارهٔ ۲۶ - برف و بوستان: به ماه دی، گلستان گفت با برف شمارهٔ ۲۷ - برگ گریزان: شنیدستم که وقت برگریزان شمارهٔ ۲۸ - بنفشه: بنفشه صبحدم افسرد و باغبان گفتش شمارهٔ ۲۹ - بهای جوانی: خمید نرگس پژمرده‌ای ز اَنده و شرم شمارهٔ ۳۰ - بهای نیکی: بزرگی داد یک درهم گدا را شمارهٔ ۳۱ - بی آرزو: بغاری تیره، درویشی دمی خفت شمارهٔ ۳۲ - بی پدر: به سر خاک پدر، دخترکی شمارهٔ ۳۳ - پایمال آز: دید موری در رهی پیلی سترگ شمارهٔ ۳۴ - پایه و دیوار: گفت دیوار قصر پادشهی شمارهٔ ۳۵ - پیام گل: به آب روان گفت گل کز تو خواهم شمارهٔ ۳۶ - پیک پیری: ز سری، موی سپیدی روئید شمارهٔ ۳۷ - پیوند نور: بدامان گلستانی شبانگاه شمارهٔ ۳۸ - تاراج روزگار: نهال تازه رسی گفت با درختی خشک شمارهٔ ۳۹ - توانا و ناتوان: در دست بانوئی، به نخی گفت سوزنی شمارهٔ ۴۰ - توشهٔ پژمردگی: لاله‌ای با نرگس پژمرده گفت شمارهٔ ۴۱ - تهیدست: دختری خرد، بمهمانی رفت شمارهٔ ۴۲ - تیر و کمان: گفت تیری با کمان، روز نبرد شمارهٔ ۴۳ - تیره‌بخت: دختری خرد، شکایت سر کرد شمارهٔ ۴۴ - تیمارخوار: گفت ماهیخوار با ماهی ز دور شمارهٔ ۴۵ - جامهٔ عرفان: به درویشی، بزرگی جامه‌ای داد شمارهٔ ۴۶ - جان و تن: کودکی در بر، قبائی سرخ داشت شمارهٔ ۴۷ - جمال حق: نهان شد از گل زردی گلی سپید که ما شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا: کاهلی در گوشه‌ای افتاد سست شمارهٔ ۴۹ - چند پند: کسی که بر سر نرد جهان قمار نکرد شمارهٔ ۵۰ - حدیث مهر: گنجشک خرد گفت سحر با کبوتری شمارهٔ ۵۱ - حقیقت و مجاز: بلبلی شیفته میگفت به گل شمارهٔ ۵۲ - خاطر خشنود: بطعنه پیش سگی گفت گربه کای مسکین شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم: بر سر راهی، گدائی تیره‌روز شمارهٔ ۵۴ - خون دل: مرغی بباغ رفت و یکی میوه کند و خورد شمارهٔ ۵۵ - درخت بی بر: آن قصه شنیدید که در باغ، یکی روز شمارهٔ ۵۶ - دریای نور: بالماس میزد چکش زرگری شمارهٔ ۵۷ - دزد خانه: حکایت کرد سرهنگی به کسری شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی: برد دزدی را سوی قاضی عسس شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا: اینچنین خواندم که روزی روبهی شمارهٔ ۶۰ - دو محضر: قاضی کشمر ز محضر، شامگاه شمارهٔ ۶۱ - دو همدرد: بلبلی گفت به کُنج قفسی شمارهٔ ۶۲ - دو همراز: در آبگیر، سحرگاه بط به ماهی گفت شمارهٔ ۶۳ - دیدن و نادیدن: شبی بمردمک چشم، طعنه زد مژگان شمارهٔ ۶۴ - دیده و دل: شکایت کرد روزی دیده با دل شمارهٔ ۶۵ - دیوانه و زنجیر: گفت با زنجیر، در زندان شبی دیوانه‌ای شمارهٔ ۶۶ - ذره: شنیده‌اید که روزی بچشمهٔ خورشید شمارهٔ ۶۷ - ذره و خفاش: در آنساعت که چشم روز میخفت شمارهٔ ۶۸ - راه دل: ای که عمریست راه پیمائی شمارهٔ ۶۹ - رفوی وقت: گفت سوزن با رفوگر وقت شام شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست: خلید خار درشتی بپای طفلی خرد شمارهٔ ۷۱ - روباه نفس: ز قلعه، ماکیانی شد به دیوار شمارهٔ ۷۲ - روح آزاد: تو چو زری، ای روان تابناک شمارهٔ ۷۳ - روح آزرده: به شکوه گفت جوانی فقیر با پیری شمارهٔ ۷۴ - روش آفرینش: سخن گفت با خویش، دلوی بنخوت شمارهٔ ۷۵ - زاهد خودبین: آن نشنیدید که در شیروان شمارهٔ ۷۶ - سپید و سیاه: کبوتری، سحر اندر هوای پروازی شمارهٔ ۷۷ - سختی و سختی‌ها: نهفتن به عمری غم آشکاری شمارهٔ ۷۸ - سرنوشت: به جغذ گفت شبانگاه طوطی از سر خشم شمارهٔ ۷۹ - سرود خارکن: به صحرا، سرود اینچنین خارکن شمارهٔ ۸۰ - سر و سنگ: نهان کرد دیوانه در جیب، سنگی شمارهٔ ۸۱ - سعی و عمل: براهی در، سلیمان دید موری شمارهٔ ۸۲ - سفر اشک: اشک طرف دیده را گردید و رفت شمارهٔ ۸۳ - سیه روی: بکنج مطبخ تاریک، تابه گفت به دیگ شمارهٔ ۸۴ - شاهد و شمع: شاهدی گفت بشمعی کامشب شمارهٔ ۸۵ - شب: شباهنگام، کاین فیروزه گلشن شمارهٔ ۸۶ - شباویز: چو رنگ از رخ روز، پرواز کرد شمارهٔ ۸۷ - شرط نیکنامی: نیکنامی نباشد، از ره عجب شمارهٔ ۸۸ - شکایت پیرزن: روز شکار، پیرزنی با قباد گفت شمارهٔ ۸۹ - شکسته: با بنفشه، لاله گفت ای بیخبر شمارهٔ ۹۰ - شکنج روح: بزندان تاریک، در بند سخت شمارهٔ ۹۱ - شوق برابری: نارونی بود به هندوستان شمارهٔ ۹۲ - صاعقهٔ ما، ستم اغنیاست: برزگری پند به فرزند داد شمارهٔ ۹۳ - صاف و دُرد: غنچه‌ای گفت به پژمرده گلی شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان: شنیدم بود در دامان راغی شمارهٔ ۹۵ - طفل یتیم: کودکی کوزه‌ای شکست و گریست شمارهٔ ۹۶ - طوطی و شکر: تاجری در کشور هندوستان شمارهٔ ۹۷ - عشق حق: عاقلی، دیوانه‌ای را داد پند شمارهٔ ۹۸ - عمر گل: سحرگه، غنچه‌ای در طرف گلزار شمارهٔ ۹۹ - عهد خونین: به بامِ قلعه‌ای، بازِ شکاری شمارهٔ ۱۰۰ - عیبجو: زاغی به طرف باغ، به طاووس طعنه زد شمارهٔ ۱۰۱ - غرور نیکبختان: ز دامی دید گنجشگی همائی شمارهٔ ۱۰۲ - فرشتهٔ انس: در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست شمارهٔ ۱۰۳ - فریاد حسرت: فتاد طائری از لانه و ز درد تپید شمارهٔ ۱۰۴ - فریب آشتی: ز حیله، بر در موشی نشست گربه و گفت شمارهٔ ۱۰۵ - فلسفه: نخودی گفت لوبیائی را شمارهٔ ۱۰۶ - قائد تقدیر: کرد آسیا ز آب، سحرگاه باز خواست شمارهٔ ۱۰۷ - قدر هستی: سرو خندید سحر، بر گل سرخ شمارهٔ ۱۰۸ - قلب مجروح: دی، کودکی بدامن مادر گریست زار شمارهٔ ۱۰۹ - کارآگاه: گربهٔ پیری، ز شکار اوفتاد شمارهٔ ۱۱۰ - کارگاه حریر: به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون شمارهٔ ۱۱۱ - کاروان چمن: گفت با صیدِ قفس، مرغ چمن شمارهٔ ۱۱۲ - کارهای ما: نخوانده فرق سر از پای، عزم کو کردیم شمارهٔ ۱۱۳ - کرباس و الماس: یکی گوهر فروشی، ثروت اندوز شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل: گه احرام، روز عید قربان شمارهٔ ۱۱۵ - کمان قضا: موشکی را به مهر، مادر گفت شمارهٔ ۱۱۶ - کوته نظر: شمع بگریست گه سوز و گداز شمارهٔ ۱۱۷ - کودک آرزومند: دی، مرغکی بمادر خود گفت، تا بچند شمارهٔ ۱۱۸ - کوه و کاه: بچشم عجب، سوی کاه کرد کوه نگاه شمارهٔ ۱۱۹ - کیفر بی هنر: بخویش، هیمه گه سوختن بزاری گفت شمارهٔ ۱۲۰ - گذشتهٔ بی‌حاصل: کاشکی، وقت را شتاب نبود شمارهٔ ۱۲۱ - گرگ و سگ: پیام داد سگ گله را، شبی گرگی شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان: شنیدستم یکی چوپان نادان شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای: پیرمردی، مفلس و برگشته بخت شمارهٔ ۱۲۴ - گریهٔ بی سود: باغبانی، قطره‌ای بر برگ گل شمارهٔ ۱۲۵ - گفتار و کردار: به گربه گفت ز راه عتاب، شیر ژیان شمارهٔ ۱۲۶ - گل بی عیب: بلبلی گفت سحر با گل سرخ شمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده: صبحدم، صاحبدلی در گلشنی شمارهٔ ۱۲۸ - گل پنهان: نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت شمارهٔ ۱۲۹ - گل خودرو: بطرف گلشنی، در نوبهاری شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ: گل سرخ، روزی ز گرما فسرد شمارهٔ ۱۳۱ - گل و خار: در باغ، وقت صبح چنین گفت گل به خار شمارهٔ ۱۳۲ - گل و خاک: صبحدم، تازه گلی خودبین گفت شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم: گلی، خندید در باغی سحرگاه شمارهٔ ۱۳۴ - گلهٔ بیجا: گفت گرگی با سگی، دور از رمه شمارهٔ ۱۳۵ - گنج ایمن: نهاد کودک خردی بسر، ز گل تاجی شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش: دزد عیاری، بفکر دستبرد شمارهٔ ۱۳۷ - گوهر اشک: آن نشنیدید که یک قطره اشک شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ: شنیدستم که اندر معدنی تنگ شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق: مادر موسی، چو موسی را به نیل شمارهٔ ۱۴۰ - مادر دوراندیش: با مرغکان خویش، چنین گفت ماکیان شمارهٔ ۱۴۱ - مرغ زیرک: یکی مرغ زیرک، ز کوتاه بامی شمارهٔ ۱۴۲ - مست و هشیار: محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان: دید موری طاسک لغزنده‌ای شمارهٔ ۱۴۴ - مناظره: شنیده‌اید میان دو قطره خون چه گذشت شمارهٔ ۱۴۵ - مور و مار: با مور گفت مار، سحرگه بمرغزار شمارهٔ ۱۴۶ - نا آزموده: قاضی بغداد، شد بیمار سخت شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل: نوگلی، روزی ز شورستان دمید شمارهٔ ۱۴۸ - ناتوان: جوانی چنین گفت روزی به پیری شمارهٔ ۱۴۹ - نامه به نوشیروان: بزرگمهر، به نوشین‌روان نوشت که خلق شمارهٔ ۱۵۰ - نشان آزادگی: به سوزنی ز ره شکوه گفت پیرهنی شمارهٔ ۱۵۱ - نغمهٔ خوشه‌چین: از درد پای، پیرزنی ناله کرد زار شمارهٔ ۱۵۲ - نغمهٔ رفوگر: شب شد و پیرِ رفوگر ناله کرد شمارهٔ ۱۵۳ - نغمهٔ صبح: صبح آمد و مرغ صبحگاهی شمارهٔ ۱۵۴ - نکته‌ای چند: هر که با پاکدلان‌، صبح و مسا‌یی دارد شمارهٔ ۱۵۵ - نکوهش بیجا: سیر یک روز طعنه زد به پیاز شمارهٔ ۱۵۶ - نکوهش بی‌خبران: همای دید سوی ماکیان بقلعه و گفت شمارهٔ ۱۵۷ - نکوهش نکوهیده: جعل پیر گفت با انگشت شمارهٔ ۱۵۸ - نوروز: سپیده‌دم، نسیمی روح‌پرور شمارهٔ ۱۵۹ - نهال آرزو: ای نهال آرزو، خوش زی که بار آورده‌ای شمارهٔ ۱۶۰ - نیکی دل: ای دل، اول قدم نیکدلان شمارهٔ ۱۶۱ - هرچه باداباد: گفت با خاک، صبحگاهی باد شمارهٔ ۱۶۲ - همنشین ناهموار: آب نالید، وقت جوشیدن شمارهٔ ۱۶۳ - یاد یاران: ای جسم سیاه مومیائی شمارهٔ ۱۶۴ - قطعه: ای گل، تو ز جمعیت گلزار، چه دیدی شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سروده‌ام: پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام: اینکه خاک سیهش بالین است شمارهٔ ۱۶۷ - قطعه: ما نیز در دیار حقیقت، توانگریم شمارهٔ ۱۶۸ - قطعه مرد پندارند پروین را، چه برخی ز اهل فضل: از غبار فکر باطل، پاک باید داشت دل شمارهٔ ۱۶۹ - قطعه: گر شمع را ز شعله رهائی است آرزو شمارهٔ ۱۷۰ - قطعه: بی‌رنج، زین پیاله کسی می نمی‌خورد شمارهٔ ۱۷۱ - بیت: خیال آشنائی بر دلم نگذشته بود اول شمارهٔ ۱۷۲ - بیت: بکوش و دانشی آموز و پرتوی افکن شمارهٔ ۱۷۳ - بیت: دل پاکیزه، به کردار بد آلوده مکن شمارهٔ ۱۷۴ - بیت: طائری کز آشیان، پرواز بهر آز کرد شمارهٔ ۱۷۵ - بیت: با قضا، چیره زبان نتوان بود شمارهٔ ۱۷۶ - بیت: دور جهان، خونی خونخوارهاست شمارهٔ ۱۷۷ - ابیات پراکنده: خیال کژ به کار کژ گواهی است شمارهٔ ۱۷۸ - بیت: سزای رنجبر گلشن امید، بس است شمارهٔ ۱۷۹ - بیت: به رهنمایی چشم، این ره خطا رفتم شمارهٔ ۱۸۰ - زن در ایران: زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود