۱۳ - من به که لبیک گویم ای احد؟

نوشته بهرام سالکی در دیوان اشعار بهرام سالکی فصل مثنوی گرگ نامه


من به که لبیک گویم ای احد؟ (۱)

چون که از هر سَر ندایی می‌رسد


صاحب هر مذهب و آیین و کیش

می‌کند دعوت مرا بر دین خویش


تا شدم خواهندهٔ باغ بهشت

این به دِیرم خواند و آن یک بر کِنشت (۲)


از مسلمان و مسیحی و یهود

هر که راهی پیش پای من گشود


هر که با خود داشت اسنادِ یقین

هر سند هم مصحفی حبل‌المتین (۳)


لیک دستورات هر یک مختلف

« همچو شکل حرفها ، یا تا الف » (۴)


گر که احکام از خدای واحدیست

این تفاوت در قوانینش ز چیست؟


****


من به که لبیک گویم ای صمد؟ (۱)

گو کدامین ره به کویت می‌رسد؟


گاه ، احکامت به دیوان قضا

هست چون یک بام با چندین هوا!


جمله فرمان‌ها چو از درگاه توست

من چه دانم چیست کردار درُست


تا کنون از ترس دوزخ ای عزیز

کرده ام رفتار کج دار و مریز


لطف کن قانون یکسانی فرست

یا مرا معیار و میزانی فرست



***********


۱ - احد: یگانه - یکتا


۱ - صمد: بی نیاز


از اسامی خداوند است . قل هوالله احد - الله الصمد...


۲ _ دِیر: صومعه - عبادتگاه راهبان


۲ - کِنشت یا کُنشت: آتشکده - معبد یهودان


۳ - حبل‌المتین: رشتهٔ محکم. بنا به توصیهٔ دین ، ریسمان محکم ِ حقیقت ( حبل الله ) که می‌بایست انسان‌ها به آن چنگ زنند تا موجب تفرقه‌شان نشود.


۴ - مصرع از مولوی است.


متن آن طومارها بُد مختلف


همچو شکل حرفها یا تا الف



نظر خود را بنویسید

نظرات