۵۳ - جاهلی در مرقد عبدالعظیم

نوشته بهرام سالکی در دیوان اشعار بهرام سالکی فصل مثنوی گرگ نامه


جاهلی در مرقدِ عبدالعظیم (ع)

رفت و آنجا گشت یک ساعت مقیم


درد دل بگشود: کای مولای من (۱)

ای رسول‌الله و بودردای من (۲)


ای چراغ راه و کشتیّ نجات (۳)

ای لبان تشنه‌ات ، آب حیات (۴)


ای که دستانت جدا گشتی ز تن (۵)

عاقلانه صلح کردی با حسن (ع) (۶)


پس ظهورت کی بود ای لافتی!؟ (۷)

تا نیایم قُم به دیدار شما ! (۸)



***********


۱ - مولا در شیعه ، غالباً به حضرت امیر (ع) اطلاق می‌شود.


۲ - رسول الله: پیامبر خدا


۲ - بودردا: از اصحاب رسول خدا ( ص ). از سنایی‌ست:


از این مشت ریاست جوی رعنا ، هیچ نگشاید مسلمانی ز سلمان جوی ، درد دین ز بودردا


خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می‌کردند و در شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا» یا «آش بیمار» می‌پختند و آن را اندکی به بیمار می‌خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می‌کردند.


۳ - اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة - ( همانا حسین (ع) ، چراغ راه هدایت و کشتی نجات است ) سخنی از پیامبر اسلام (ص) در مورد امام حسین(ع)


۴ - در شیعه ، تشنه لب ، به حضرت عباس(ع) اطلاق می‌شود.


۵ - دست جدا شده هم مربوط به حضرت عباس(ع) است.


۶ - صلح معروف در اسلام ، مربوط به امام حسن(ع) است.


۷ - فتی: جوانمرد - جمله معروف « لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار » در مورد حضرت علی(ع) آورده شده است.


۷ - امر ظهور مربوط به حضرت ولیعصر (عج) می‌باشد.


۸ - مرقد حضرت عبدالعظیم (ع) در شهر ری است !



نظر خود را بنویسید

نظرات