۷۹ - عارفی یک شب به هنگام دعا
نوشته بهرام سالکی در دیوان اشعار بهرام سالکی فصل مثنوی گرگ نامه
عارفی یک شب به هنگام دعا
بذلهای میگفت اینسان با خدا (۱)
گر بخواهی بندهات مؤمن شود
از گناه و معصیت ایمن شود
امر فرما بر کرام الکاتبین (۲)
جای جاسوسی ز حال مسلمین
ناصحش باشند در کسب معاش
دائماً پرهیز دارند از خطاش
جای مهملکاری ثبت گناه (۳)
بازدارندش ز اعمال سیاه
از عذاب آخرت بیمش دهند
آدمیّت را تعلیمش دهند (۴)
تا بفهمد چیست فرق چاه و راه
تا نگردد گِرد گرداب گناه
گر زبان خوش نشد تفهیم او
نوع دیگر داد باید بیم او
بهر خنثی کردن شرّ بشر
بیگمان ماندست یک راه دگر
پیشگیری بهتر از درمان بُوَد
چارهٔ این کار هم آسان بُوَد
اختیاری ده بر آن هر دو مَلک (۵)
تا کنندش اهل ، با چوب و فلک
ابتدا بر خیر ترغیبش کنند
گر که او نشنید ، تأدیبش کنند (۶)
با کتک باید ز شر ، منعش نمود
چونکه او لغزید ، تنبیهش چه سود
کار او مگذار بهر آخرت
ورنه از او بس ببینی معصیت
چونکه او گوشش به پند و آیه نیست
جز زبان زور راه چاره چیست؟
چون دمی او را به خود بگذاشتی
بس گنه روی گنه انباشتی
ذات او ، مشتاق فسق است و فساد
پند در گوشش چو غربالست و باد (۷)
از چه در بند نصیحت کردنی؟
او شود اصلاح با پسگردنی!
آدمی را گر نصیحت داشت سود
یک نفر فاسد درین دنیا نبود
***********
۱ - بذله: سخن خوش - نکتهای لطیف
۲ - کرام الکاتبین: دو فرشتهای که همیشه همراه انسان هستند و کارهای خوب و بد او را ثبت میکنند.
۳ - مهملکاری: بیهودهکاری
۴ - آدمیّت: انسان بودن - انسانیّت - در این مصرع ، سکتهای وجود دارد که البته خارج از وزن نیست اما چون لغت « آدمیت » به مقصود شاعر نزدیکتر بود ، اینگونه سروده شد. این مصرع را میتوان اینگونه هم خواند: درسی از انصاف تعلیمش دهند.
۵ - مَلَک: فرشته
۶ - تأدیب: ادب کردن - مجازاً به معنی تنبیه کردن
۷ - همانطور که باد از غربالِ مشبک میگذرد ، گوش برخی انسانها ، کارآیی لازم برای نگهداشتن پند را ندارد و پند همچون باد از آن میگذرد.