۸۴ - مور مسکین ، تا رَوَد بر خاک پَست

نوشته بهرام سالکی در دیوان اشعار بهرام سالکی فصل مثنوی گرگ نامه


مور مسکین ، تا رَوَد بر خاکِ پَست

از بلای آسمانی ایمن است (۱)


چون اجل خواهد از او گیرد گزک (۲)

بال پروازیش می‌بخشد فلک


هر که در افلاک ، پروازی کند

چرخ ، کوشد تا به خاکش افکند


پس به بال این جهان غره مشو

چون به تیر این فلک گردی ولو (۳)


گر که در اوجی ، بیندیش از سقوط

هر عروجی دارد اندر پی هبوط (۴)


هر گُلی ، خوابیده در آغوش خار

خارهای خوفناکِ جان‌شکار



***********


۱ - مور را چون اجل رسد پر برآرد ( لغت نامه دهخدا ) - بال درآوردن مورچه ، گاه موجب هلاکت اوست. چون بیشتر در معرض دید شکارچیان قرار می‌گیرد.


فرخی سیستانی می‌گوید:


دشمن خواجه به بال و پر مغرور مباد که هلاک و اجل مورچه بال و پر اوست


۲ - گزک: بهانه ، دستاویز


۳ - ولو (velo): روی زمین پهن شدن. نقش زمین شدن ( لغتنامه دهخدا )


۴ - عروج: بالا رفتن ، به آسمان برشدن


۴ - هبوط: فرود آمدن ، خوار شدن



نظر خود را بنویسید

نظرات