۸۹ - شادمان میزیستم اندر بهشت
نوشته بهرام سالکی در دیوان اشعار بهرام سالکی فصل مثنوی گرگ نامه
شادمان میزیستم اندر بهشت
نان به سفره داشتم بی رنج کِشت (۱)
مُلک جنّت بود جولانگاه من
گوش کس ، نشنیده بودی آه من
نه مرا بیمی ز عزراییل بود
نه که ننگ از کردهٔ قابیل بود (۲)
خانهای در کوی جانان داشتم
دلخوشیهایی فراوان داشتم
سایهٔ سِدره و طوبی بر سرم (۳)
لعبتی شیرین چو حوا در برم
باده میخوردم ز خُمّ لَم یَزَل (۴)
بعد از آن ، از جوی ، انگشتی عسل (۵)
پای میشُستم کنار جویبار
کاندر آن ، جاری شراب بیخمار (۵)
تن به آب حوض کوثر میزدم
چشمک شوقی به دلبر میزدم
بسکه بودم مستعد بر خورد و خُفت
چهرهام هر روز چون گل میشکفت
غصه در قاموس من جایی نداشت (۶)
داشتم چیزی که دنیایی نداشت
شامگه ، در زیر نور ماهتاب
تخت میخفتم بدون قرص خواب (۷)
عیش و نوش من ، کم و کسری نداشت
تا که شیطان ، نان به دامانم گذاشت
رفت و آمد ، زیر پای من نشست
با ریا عهد الستم را شکست (۸)
تا یقینم شد مُبدّل بر گمان (۹)
سرنگون گشتم ز بام آسمان
****
ساکنم اکنون درین ماتمکده
سوگزاری ، داغگاهی ، غمکده
شد جهان تبعیدگاهی بهر من
تا شوم همخانه با رنج و مِحَن (۱٠)
تا رسیدم ، در همان بَدو ورود
غم به استقبال من آماده بود
آنکه خاک آدمی را بیخته
جوهر غم را بدان آمیخته
آری آری ، مزرع دنیای دون
آبیاری میشود با اشک و خون
حالیا گر مِی ننوشم چون کنم؟
روی زرد خود چسان گلگون کنم؟
گر به باده هست میل و رغبتم
این گنه باشد ز جنّت عادتم
ساقیا امشب به جامم مِی بریز
تا که لایعقل نگشتم ، هِی بریز...
***********
۱ - کِشت: زراعت - کشاورزی
۲ - قابیل: فرزند آدم و حوا و برادر هابیل است که بر برادر خود هابیل رشک برد و او را به قتل رسانید.
۳ - سِدره و طوبی: نام دو درخت بهشتی
۴ - لَم یَزَل: جاودانی - بی زوال - خُمّ لم یزل : تعبیری برای خمرهٔ شرابِ تمام ناشدنی بهشتی
۵ - ...انهار من خَمر لذَّةٍ للشَّاربینَ وانهار من عسل مصَفى...: [در بهشت] رودهایى از بادهاى که براى نوشندگان
لذتى است و جویبارهایى از انگبین ناب [ جاریست]. سوره ۴۷ - آیه ۱۵
...لا یصدعون عنها و لا ینزفون: [در شرابهای بهشتی]..... دردسر (خماری) و از خود بیخود شدنی وجود ندارد - سوره واقعه - آیه ۱۹
۶ - قاموس: طبیعت - ذهنیت
۷ - تخت خفتن: خوابِ عمیق و لذت بخش
۸ - روز الست: روز خلقت آدم
ألَم أَعْهَد إِلَیکُم یا بَنی آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّیطانَ انَّهُ لَکُم عَدوٌّ مُبین «آیه ۶۰ سوره یس» - آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را پرستش و اطاعت مکنید که او دشمن آشکار شماست؟
۹ - معنی بیت: به دستور و سخن خداوند برای پرهیز از خوردن آن میوه ( گندم ؟ ) یقین داشتم اما با سخنان گمراه کننده شیطان ، به شک افتادم و همین شک ، باعث سقوط و تبعید من از بهشت به زمین شد.
۱٠ - محن: اندوهها - بلاها