۱۵ - تمنّا
نوشته بهرام سالکی در دیوان اشعار بهرام سالکی فصل غزلیات
به باغ ، چونکه درآیی برای گل چیدن
خوشست نغمهسُراییّ بلبلان دیدن (۱)
ز شوق آمدنت ، غنچه پیرهن بدَرَد
چرا که وقتِ وصالست و عشق ورزیدن
سَرَک کشد گل نرگس ، برای دیدن تو
ازو دو چشم تمنّا ، ز تو خرامیدن
طواف ما چه بُوَد در اصول مذهب عشق؟
به گِردِ قامتِ رعنای دوست ، گردیدن
چو سُلطه بر دل ما یافتی ، مُدارا کن
اگر چه مشرب ما نیست از تو رنجیدن
رعایتِ دل عشّاق ، شرط انصافست
روا مدار ، وفا کردن و جفا دیدن
ز قبله ، روی به معشوق کردهای « سالک »
مبارکست تو را رسم بُت پرستیدن
زمستان ۱۳۹۶
***********
۱ - آواز خوانی را باید دید و آواز را باید شنید . نغمه سرایی ، دیدنیست و نغمه ، شنیدنی