شمارهٔ ۲۰۶: ای جور گرفته مذهب و کیش

نوشته سنایی در دیوان اشعار سنایی فصل غزلیات

ای جور گرفته مذهب و کیش

این کبر فرو نه از سر خویش


جز خوب مگو از آن لب خوب

جز خوبی و لطف هیچ مندیش


تا دور شدی ز پیش چشمم

عشقت چه غم نهاده از پیش


هر ساعت صبر من بود کم

هر ساعت درد من بود بیش


از کیش و طریقتم چه پرسی

عشقست مرا طریقت و کیش


گفتم بزیم به کام با تو

هرگز نزید به کام درویش


نظر خود را بنویسید

نظرات