شمارهٔ ۳۷۵: ای من مه نو به روی تو دیده

نوشته سنایی در دیوان اشعار سنایی فصل غزلیات

ای من مه نو به روی تو دیده

واندر تو ماه نو بخندیده


تو نیز ز بیم خصم اندر من

از دور نگاه کرده دزدیده


بنموده فلک مه نو و خود را

در زیر سیاه ابر پوشیده


تو نیز مه چهارده بنمای

بردار ز روی زلف ژولیده


کی باشد کی که در تو آویزم

چون در زر و سیم مرد نادیده


تو روی مرا به ناخنان خسته

من دو لب تو به بوسه خاییده


ای تو چو پری و من ز عشق تو

خود را لقبی نهاده شوریده


نظر خود را بنویسید

نظرات