شمارهٔ ۳۹۶: کودکی داشتم خراباتی

نوشته سنایی در دیوان اشعار سنایی فصل غزلیات

کودکی داشتم خراباتی

می کش و کمزن و خرافاتی


پارسا شد ز بخت و دولت من

پارسایی شگرف و طاماتی


شیوهٔ خمر و قمر و رمز مدام

صفتی بود مرورا ذاتی


آنکه والتین ز بر ندانستی

همچو بلخیر گشت هیهاتی


خوانده از بر همیشه چو الحمد

عدد سورهٔ لباساتی


گوید امروز بر من از سر زهد

مثل و نکتهٔ اشاراتی


دوش گفتم ورا که ای دل و جان

مر مرا مایهٔ مباهاتی


گرچه مستور و پارسا شده‌ای

واصل هر گونهٔ کراماتی


گر یکی بوسه خواهم از تو دهی؟

گفت: لا والله ای خراباتی


ای سنایی کما ترید خوشست

دل به قسمت بنه کمایاتی


نظر خود را بنویسید

نظرات