شمارهٔ ۴۰۹: زهی پیمان شکن دلبر نکوپیمان به سر بردی

نوشته سنایی در دیوان اشعار سنایی فصل غزلیات

زهی پیمان شکن دلبر نکوپیمان به سر بردی

مرا بستی و رخت دل سوی یار دگر بردی


کشیدی در میان کار خلقی را به طراری

پس آنگه از میان خود را به چالاکی بدر بردی


دلی کز من به صد جان و به صد دستان نبردندی

به چشم مست عالمسوز حیلت گر بدر بردی


همین بد با سنایی عهد و پیمان تو ای دلبر

نکو بگذاشتی الحق نکو پیمان به سر بردی


نظر خود را بنویسید

نظرات