شمارهٔ ۹۷: ای دریغا که روز برنایی

نوشته سنایی در دیوان اشعار سنایی فصل قصاید و قطعات

ای دریغا که روز برنایی

عهد بشکست و جاودانه نماند


از زمانه غرض جوانی بود

لیک از گردش زمانه نماند


آب معشوق را زمانه بریخت

و آتش عشق را زبانه نماند


ای سنایی دل از جهان برکن

بر کس این دور جاودانه نماند


نظر خود را بنویسید

نظرات