رباعیات

نوشته سنایی در دیوان اشعار سنایی

رباعیات

رباعی شمارهٔ ۱: عشقست مرا بهینه‌تر کیش بتا رباعی شمارهٔ ۲: در دست منت همیشه دامن بادا رباعی شمارهٔ ۳: عشقا تو در آتشی نهادی ما را رباعی شمارهٔ ۴: آنی که قرار با تو باشد ما را رباعی شمارهٔ ۵: ای کبک شکار نیست جز باز تو را رباعی شمارهٔ ۶: هر چند بسوختی به هر باب مرا رباعی شمارهٔ ۷: چون دوست نمود راه طامات مرا رباعی شمارهٔ ۸: در منزل وصل توشه‌ای نیست مرا رباعی شمارهٔ ۹: در دل ز طرب شکفته باغیست مرا رباعی شمارهٔ ۱۰: اندوه تو دلشاد کند مر جان را رباعی شمارهٔ ۱۱: کی باشد که ز طلعت دون شما رباعی شمارهٔ ۱۲: گردی نبرد ز بوسه از افسر ما رباعی شمارهٔ ۱۳: در دل کردی قصد بداندیشی ما رباعی شمارهٔ ۱۴: زان سوزد چشم تو زان ریزد آب رباعی شمارهٔ ۱۵: تا در چشمم نشسته بودی در تاب رباعی شمارهٔ ۱۶: با دل گفتم: چگونه‌ای، داد جواب رباعی شمارهٔ ۱۷: گفتی که کیت بینم ای در خوشاب رباعی شمارهٔ ۱۸: آنکس که ز عابدی در ایام شراب رباعی شمارهٔ ۱۹: روز از دو رخت به روشنی ماند عجب رباعی شمارهٔ ۲۰: ای مجلس تو چو بخت نیک اصل طرب رباعی شمارهٔ ۲۱: لبهات می ست و می بود اصل طرب رباعی شمارهٔ ۲۲: نیلوفر و لاله هر دو بی‌هیچ سبب رباعی شمارهٔ ۲۳: تا بشنیدم که گرمی از آتش تب رباعی شمارهٔ ۲۴: از روی تو و زلف تو روز آمد و شب رباعی شمارهٔ ۲۵: تا دیده‌ام آن سیب خوش دوست فریب رباعی شمارهٔ ۲۶: بی‌خوابی شب جان مرا گرچه بکاست رباعی شمارهٔ ۲۷: ای جان عزیز تن بباید پرداخت رباعی شمارهٔ ۲۸: آن موی که سوز عاشقان می‌انگیخت رباعی شمارهٔ ۲۹: در دوستی ای صنم چو دادم دادت رباعی شمارهٔ ۳۰: ای مانده زمان بنده اندر یادت رباعی شمارهٔ ۳۱: ای کرده فلک به خون من نامزدت رباعی شمارهٔ ۳۲: صدبار به بوسه آزمودم پارت رباعی شمارهٔ ۳۳: ای خواجه محمد ای محامد سیرت رباعی شمارهٔ ۳۴: زین پس هر چون که داردم دوست رواست رباعی شمارهٔ ۳۵: خورشید به زیر دام معشوقهٔ ماست رباعی شمارهٔ ۳۶: بیرون جهان همه درون دل ماست رباعی شمارهٔ ۳۷: روز از طلبت پردهٔ بیکاری ماست رباعی شمارهٔ ۳۸: هر باطل را که رهگذر بر گل ماست رباعی شمارهٔ ۳۹: هجرت به دلم چو آتشی در پیوست رباعی شمارهٔ ۴۰: دستی که حمایل تو بودی پیوست رباعی شمارهٔ ۴۱: تا زلف بتم به بند زنجیر منست رباعی شمارهٔ ۴۲: خواهم که به اندیشه و یارای درست رباعی شمارهٔ ۴۳: گفتم پس از آنهمه طلبهای درست رباعی شمارهٔ ۴۴: مستست بتا چشم تو و تیر به دست رباعی شمارهٔ ۴۵: ای مه تویی از چهار گوهر شده هست رباعی شمارهٔ ۴۶: چون من به خودی نیامدم روز نخست رباعی شمارهٔ ۴۷: ای چون گل و مل در به در و دست به دست رباعی شمارهٔ ۴۸: ای نیست شده ذات تو در پردهٔ هست رباعی شمارهٔ ۴۹: لشکرگه عشق عارض خرم تست رباعی شمارهٔ ۵۰: گیرم که چو گل همه نکویی با تست رباعی شمارهٔ ۵۱: محراب جهان جمال رخسارهٔ تست رباعی شمارهٔ ۵۲: امروز ببر زانچه ترا پیوندست رباعی شمارهٔ ۵۳: بر من فلک ار دست جفا گستردست رباعی شمارهٔ ۵۴: تا جان مرا بادهٔ مهرت سودست رباعی شمارهٔ ۵۵: در دام تو هر کس که گرفتارترست رباعی شمارهٔ ۵۶: مژگان و لبش عذر و عذابی دگرست رباعی شمارهٔ ۵۷: هر خوش پسری را حرکات دگرست رباعی شمارهٔ ۵۸: هر روز مرا با تو نیازی دگرست رباعی شمارهٔ ۵۹: در شهر هر آنکسی که او مشهورست رباعی شمارهٔ ۶۰: غم خوردن این جهان فانی هوسست رباعی شمارهٔ ۶۱: در دیدهٔ کبر کبریای تو بسست رباعی شمارهٔ ۶۲: گر گویم جان فدا کنم جان نفسست رباعی شمارهٔ ۶۳: تا این دل من همیشه عشق اندیش‌ست رباعی شمارهٔ ۶۴: زین روی که راه عشق راهی تنگ‌ست رباعی شمارهٔ ۶۵: ار نیست دهان فزونت ار هست کمست رباعی شمارهٔ ۶۶: تنگی دهن یار ز اندیشه کمست رباعی شمارهٔ ۶۷: هر روز مرا ز عشق جان انجامت رباعی شمارهٔ ۶۸: آنجا که سر تیغ ترا یافتن ست رباعی شمارهٔ ۶۹: آنم که مرا نه دل نه جان و نه تنست رباعی شمارهٔ ۷۰: برهان محبت نفس سرد منست رباعی شمارهٔ ۷۱: شبها ز فراق تو دلم پر خونست رباعی شمارهٔ ۷۲: آن روز که بیش با من او را کینست رباعی شمارهٔ ۷۳: در مرگ حیات اهل داد و دینست رباعی شمارهٔ ۷۴: آنکس که سرت برید غمخوار تو اوست رباعی شمارهٔ ۷۵: آنکس که به یاد او مرا کار نکوست رباعی شمارهٔ ۷۶: ایام درشت رام بهرام شه‌ست رباعی شمارهٔ ۷۷: هر چند بلای عشق دشمن کامیست رباعی شمارهٔ ۷۸: در دام تو هر کس که گرفتارترست رباعی شمارهٔ ۷۹: چندان چشمم که در غم هجر گریست رباعی شمارهٔ ۸۰: گویند که راستی چو زر کانیست رباعی شمارهٔ ۸۱: کمتر ز من ای جان به جهان خاکی نیست رباعی شمارهٔ ۸۲: اندر عقب دکان قصاب گویست رباعی شمارهٔ ۸۳: زلفین تو تا بوی گل نوروزیست رباعی شمارهٔ ۸۴: عقلی که ز لطف دیدهٔ جان پنداشت رباعی شمارهٔ ۸۵: روزی که رطب داد همی از پیشت رباعی شمارهٔ ۸۶: نوری که همی جمع نیابی در مشت رباعی شمارهٔ ۸۷: بس عابد را که سرو بالای تو کشت رباعی شمارهٔ ۸۸: صد بار رهی بیش به کوی تو شتافت رباعی شمارهٔ ۸۹: بویی که مرا ز وصل یار آمد رفت رباعی شمارهٔ ۹۰: ای عالم علم پیشگاه تو برفت رباعی شمارهٔ ۹۱: رازی که سر زلف تو با باد بگفت رباعی شمارهٔ ۹۲: چون دید مرا رخانش چون گل بشکفت رباعی شمارهٔ ۹۳: افلاک به تیر عشق بتوانم سفت رباعی شمارهٔ ۹۴: تا کی باشم با غم هجران تو جفت رباعی شمارهٔ ۹۵: در خاک بجستمت چو خور یافتمت رباعی شمارهٔ ۹۶: ای دیدهٔ روشن سنایی ز غمت رباعی شمارهٔ ۹۷: از ظلمت چون گرفته ما هم ز غمت رباعی شمارهٔ ۹۸: دل خسته و زار و ناتوانم ز غمت رباعی شمارهٔ ۹۹: هر چند دلم بیش کشد بار غمت رباعی شمارهٔ ۱۰۰: سرو چمنی یاد نیاید ز منت رباعی شمارهٔ ۱۰۱: زین رفتن جان ربای درد افزایت رباعی شمارهٔ ۱۰۲: آتش در زن ز کبریا در کویت رباعی شمارهٔ ۱۰۳: هستی تو سزای این و صد چندین رنج رباعی شمارهٔ ۱۰۴: اندر همه عمر من بسی وقت صبوح رباعی شمارهٔ ۱۰۵: هر جاه ترا بلندی جوزا باد رباعی شمارهٔ ۱۰۶: ای شاخ تو اقبال و خرد بارت باد رباعی شمارهٔ ۱۰۷: گوشت سوی عاقلان غافل‌وش باد رباعی شمارهٔ ۱۰۸: زلفینانت همیشه خم در خم باد رباعی شمارهٔ ۱۰۹: نور بصرم خاک قدمهای تو باد رباعی شمارهٔ ۱۱۰: اصل همه شادی از دل شاد تو باد رباعی شمارهٔ ۱۱۱: از کبر چو من طبع تو بگریخته باد رباعی شمارهٔ ۱۱۲: گردی که ز دیوار تو برباید باد رباعی شمارهٔ ۱۱۳: کاری که نه کار تست ناساخته باد رباعی شمارهٔ ۱۱۴: چشمم ز فراق تو جهانسوز مباد رباعی شمارهٔ ۱۱۵: آن را شایی که باشم از عشق تو شاد رباعی شمارهٔ ۱۱۶: آن به که کنم یاد تو ای حور نژاد رباعی شمارهٔ ۱۱۷: ما را به جز از تو عالم افروز مباد رباعی شمارهٔ ۱۱۸: در دیدهٔ خصم نیک روی تو مباد رباعی شمارهٔ ۱۱۹: آب از اثر عارض تو می گردد رباعی شمارهٔ ۱۲۰: تن در غم تو در آب منزل دارد رباعی شمارهٔ ۱۲۱: هجر تو خوشست اگر چه زارم دارد رباعی شمارهٔ ۱۲۲: از روی تو دیده‌ها جمالی دارد رباعی شمارهٔ ۱۲۳: با هجر تو بنده دل خمین می‌دارد رباعی شمارهٔ ۱۲۴: ای صورت تو سکون دلها چو خرد رباعی شمارهٔ ۱۲۵: گه جفت صلاح باشم و یار خرد رباعی شمارهٔ ۱۲۶: من چون تو نیابم تو چو من یابی صد رباعی شمارهٔ ۱۲۷: روزی که بود دلت ز جانان پر درد رباعی شمارهٔ ۱۲۸: گر خاک شوم چو باد بر من گذرد رباعی شمارهٔ ۱۲۹: بر رهگذر دوست کمین خواهم کرد رباعی شمارهٔ ۱۳۰: از دور مرا بدید لب خندان کرد رباعی شمارهٔ ۱۳۱: سودای توام بی‌سر و بی‌سامان کرد رباعی شمارهٔ ۱۳۲: روزی که سر از پرده برون خواهی کرد رباعی شمارهٔ ۱۳۳: چون چهرهٔ تو ز گریه باشد پر درد رباعی شمارهٔ ۱۳۴: گفتا که به گرد کوی ما خیره مگرد رباعی شمارهٔ ۱۳۵: منگر تو بدانکه ذوفنون آید مرد رباعی شمارهٔ ۱۳۶: رو گرد سراپردهٔ اسرار مگرد رباعی شمارهٔ ۱۳۷: آن بت که دل مرا فرا چنگ آورد رباعی شمارهٔ ۱۳۸: بس دل که غم سود و زیان تو خورد رباعی شمارهٔ ۱۳۹: هر کو به جهان راه قلندر گیرد رباعی شمارهٔ ۱۴۰: چون پوست کشد کارد به دندان گیرد رباعی شمارهٔ ۱۴۱: این اسب قلندری نه هر کس تازد رباعی شمارهٔ ۱۴۲: گبری که گرسنه شد به نانی ارزد رباعی شمارهٔ ۱۴۳: بادی که ز کوی آن نگارین خیزد رباعی شمارهٔ ۱۴۴: ای آنکه برت مردم بد، دد باشد رباعی شمارهٔ ۱۴۵: دشنام که از لب تو مهوش باشد رباعی شمارهٔ ۱۴۶: تو شیردلی شکار تو دل باشد رباعی شمارهٔ ۱۴۷: این ضامن صبر من خجل خواهد شد رباعی شمارهٔ ۱۴۸: در راه قلندری زیان سود تو شد رباعی شمارهٔ ۱۴۹: بالای بتان چاکر بالای تو شد رباعی شمارهٔ ۱۵۰: از فقر نشان نگر که در عود آمد رباعی شمارهٔ ۱۵۱: در هجر توام قوت یک آه نماند رباعی شمارهٔ ۱۵۲: نارفته به کوی صدق در گامی چند رباعی شمارهٔ ۱۵۳: نقاش که بر نقش تو پرگار افگند رباعی شمارهٔ ۱۵۴: مرغان که خروش بی‌نهایت کردند رباعی شمارهٔ ۱۵۵: ای گل نه به سیم اگر به جانت بخرند رباعی شمارهٔ ۱۵۶: این بی‌ریشان که سغبهٔ سیم و زرند رباعی شمارهٔ ۱۵۷: سیمرغ نه‌ای که بی تو نام تو برند رباعی شمارهٔ ۱۵۸: سادات به یک بار همه مهجورند رباعی شمارهٔ ۱۵۹: با یاد تو جام زهر چون نوش کشند رباعی شمارهٔ ۱۶۰: تا عشق قد تو همچو چنبر نکند رباعی شمارهٔ ۱۶۱: عشق تو کرای شادی و غم نکند رباعی شمارهٔ ۱۶۲: بسیار مگو دلا که سودی نکند رباعی شمارهٔ ۱۶۳: یک دم سر زلف خویش پر خم نکند رباعی شمارهٔ ۱۶۴: عشاق اگر دو کون پیش تو نهند رباعی شمارهٔ ۱۶۵: عشق و غم تو اگر چه بی‌دادانند رباعی شمارهٔ ۱۶۶: آنها که اسیر عشق دلدارانند رباعی شمارهٔ ۱۶۷: آنها که درین حدیث آویخته‌اند رباعی شمارهٔ ۱۶۸: دیده ز فراق تو زیان می‌بیند رباعی شمارهٔ ۱۶۹: آن روز که مهر کار گردون زده‌اند رباعی شمارهٔ ۱۷۰: تا در طلب مات همی کام بود رباعی شمارهٔ ۱۷۱: آن ذات که پروردهٔ اسرار بود رباعی شمارهٔ ۱۷۲: هر بوده که او ز اصل نابود بود رباعی شمارهٔ ۱۷۳: دل بندهٔ عاشقی تن آزاد چه سود رباعی شمارهٔ ۱۷۴: زن، زن ز وفا شود ز زیور نشود رباعی شمارهٔ ۱۷۵: ترسم که دل از وصل تو خرم نشود رباعی شمارهٔ ۱۷۶: یک روز دلت به مهر ما نگراید رباعی شمارهٔ ۱۷۷: آنی که فدای تو روان می‌باید رباعی شمارهٔ ۱۷۸: گاهی فلکم گریستن فرماید رباعی شمارهٔ ۱۷۹: روزی که بتم ز فوطه رخ بنماید رباعی شمارهٔ ۱۸۰: مردی که به راه عشق جان فرساید رباعی شمارهٔ ۱۸۱: آن باید آن که مرد عاشق آید رباعی شمارهٔ ۱۸۲: آن عنبر نیم تاب در هم نگرید رباعی شمارهٔ ۱۸۳: دی بنده چو آن لالهٔ خندان تو دید رباعی شمارهٔ ۱۸۴: اکنون که سیاهی ای دل چون خورشید رباعی شمارهٔ ۱۸۵: ای دیدن تو راحت جانم جاوید رباعی شمارهٔ ۱۸۶: ای خورشیدی که نورت از روی امید رباعی شمارهٔ ۱۸۷: یک ذره نسیم خاک پایت بوزید رباعی شمارهٔ ۱۸۸: گویی که من از بلعجبی دارم عار رباعی شمارهٔ ۱۸۹: چون از اجل تو دید بر لوح آثار رباعی شمارهٔ ۱۹۰: نازان و گرازان به وثاق آمد یار رباعی شمارهٔ ۱۹۱: از غایت بی‌تکلفی ما در هر کار رباعی شمارهٔ ۱۹۲: نه چرخ به کام ما بگردد یک بار رباعی شمارهٔ ۱۹۳: بخت و دل من ز من برآورد دمار رباعی شمارهٔ ۱۹۴: ای گشته چو ماه و همچو خورشید سمر رباعی شمارهٔ ۱۹۵: ای روی تو رخشنده‌تر از قبلهٔ گبر رباعی شمارهٔ ۱۹۶: آن کس که چو او نبود در دهر دگر رباعی شمارهٔ ۱۹۷: بازی بنگر عشق چه کردست آغاز رباعی شمارهٔ ۱۹۸: هرگز دل من به آشکارا و به راز رباعی شمارهٔ ۱۹۹: اول تو حدیث عشق کردی آغاز رباعی شمارهٔ ۲۰۰: از عشق تو ای صنم به شبهای دراز رباعی شمارهٔ ۲۰۱: خوشخو شده بود آن صنم قاعده‌ساز رباعی شمارهٔ ۲۰۲: نادیده ترا چو راه را کردم باز رباعی شمارهٔ ۲۰۳: خواهی که ترا روی دهد صرف نیاز رباعی شمارهٔ ۲۰۴: عقلی که همیشه با روانی دمساز رباعی شمارهٔ ۲۰۵: شب گشت ز هجران دل فروزم روز رباعی شمارهٔ ۲۰۶: ای گلبن نابسوده او باش هنوز رباعی شمارهٔ ۲۰۷: آسیمه سران بی‌نواییم هنوز رباعی شمارهٔ ۲۰۸: بر چرخ نهاده پای بستیم هنوز رباعی شمارهٔ ۲۰۹: ای در سر زلف تو صبا عنبر بیز رباعی شمارهٔ ۲۱۰: درد دلم از طبیب بیهوده مپرس رباعی شمارهٔ ۲۱۱: ای دیده ز هر طرف که برخیزد خس رباعی شمارهٔ ۲۱۲: خواندیم گرسنه ما ز دل یار هوس رباعی شمارهٔ ۲۱۳: ای چون هستی برده دل من به هوس رباعی شمارهٔ ۲۱۴: ای من به تو زنده همچو مردم به نفس رباعی شمارهٔ ۲۱۵: اندر طلبت هزار دل کرد هوس رباعی شمارهٔ ۲۱۶: شمعی که چو پروانه بود نزد تو کس رباعی شمارهٔ ۲۱۷: بادی که بیاوری به ما جان چو نفس رباعی شمارهٔ ۲۱۸: ای تن وطن بلای آن دلکش باش رباعی شمارهٔ ۲۱۹: ای گشته دل و جان من از عشق تو لاش رباعی شمارهٔ ۲۲۰: با من ز دریچه‌ای مشبک دلکش رباعی شمارهٔ ۲۲۱: ای عارض گل پوش سمن پاش تو خوش رباعی شمارهٔ ۲۲۲: بر طرف قمر نهاده مشک و شکرش رباعی شمارهٔ ۲۲۳: چون نزد رهی درآیی ای دلبر کش رباعی شمارهٔ ۲۲۴: نی آب دو چشم داری ای حورافش رباعی شمارهٔ ۲۲۵: با سینهٔ این و آن چه گویی غم خویش رباعی شمارهٔ ۲۲۶: می بر کف گیر و هر دو عالم بفروش رباعی شمارهٔ ۲۲۷: ای برده دل من چو هزاران درویش رباعی شمارهٔ ۲۲۸: گه در پی دین رویم و گه در پی کیش رباعی شمارهٔ ۲۲۹: هر چند بود مردم دانا درویش رباعی شمارهٔ ۲۳۰: دی آمدنی به حیرت از منزل خویش رباعی شمارهٔ ۲۳۱: آراست بهار کوی و دروازهٔ خویش رباعی شمارهٔ ۲۳۲: از عشق تو ای سنگدل کافر کیش رباعی شمارهٔ ۲۳۳: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع رباعی شمارهٔ ۲۳۴: از یار وفا مجوی کاندر هر باغ رباعی شمارهٔ ۲۳۵: نیکوتری از آب روان اندر باغ رباعی شمارهٔ ۲۳۶: نادیده من از عشق تو یک روز فراغ رباعی شمارهٔ ۲۳۷: ای بیماری سرو ترا کرده کناغ رباعی شمارهٔ ۲۳۸: در راه تو ار سود و زیانم فارغ رباعی شمارهٔ ۲۳۹: تا دید هوات در دلم غایت عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۰: بر سین سریر سر سپاه آمد عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۱: جز من به جهان نبود کس در خور عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۲: تحویل کنم نام خود از دفتر عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۳: جز تیر بلا نبود در ترکش عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۴: گویند که کرده‌ای دلت بردهٔ عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۵: کی بسته کند عقل سراپردهٔ عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۶: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۷: خورشید سما بسوزد از سایهٔ عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۸: آن روز که شیر خوردم از دایهٔ عشق رباعی شمارهٔ ۲۴۹: کردی تو پریر آب وصل از رخ پاک رباعی شمارهٔ ۲۵۰: ای آصف این زمانه از خاطر پاک رباعی شمارهٔ ۲۵۱: زین پیش به شبهای سیاه شبه‌ناک رباعی شمارهٔ ۲۵۲: ناید به کف آن زلف سمن مال به مال رباعی شمارهٔ ۲۵۳: هر چند شدم ز عشق تو خوار و خجل رباعی شمارهٔ ۲۵۴: ای عهد تو عهد دوستان سر پل رباعی شمارهٔ ۲۵۵: از گفتهٔ بد گوی تو چون هر عاقل رباعی شمارهٔ ۲۵۶: با چهرهٔ آن نگار خندان ای گل رباعی شمارهٔ ۲۵۷: ای عمر عزیز داده بر باد ز جهل رباعی شمارهٔ ۲۵۸: در عشق تو خفته همچو ابروی توام رباعی شمارهٔ ۲۵۹: از روی عتاب اگر چه گویی سردم رباعی شمارهٔ ۲۶۰: بسیار ز عاشقیت غمها خوردم رباعی شمارهٔ ۲۶۱: بر دل ز غم فراق داغی دارم رباعی شمارهٔ ۲۶۲: هر بار ز دیده از تو در تیمارم رباعی شمارهٔ ۲۶۳: هر روز به درد از تو نویدی دارم رباعی شمارهٔ ۲۶۴: نامت پس ازین یارا به اسم دارم رباعی شمارهٔ ۲۶۵: در خوابگه از دل شب آتش بیزم رباعی شمارهٔ ۲۶۶: چون در غم آن نگار سرکش باشم رباعی شمارهٔ ۲۶۷: گفتم خود را ز خس نگهدار ای چشم رباعی شمارهٔ ۲۶۸: افسرده شد از دم دهانم دم چشم رباعی شمارهٔ ۲۶۹: گر با فلکم کنی برابر بیشم رباعی شمارهٔ ۲۷۰: روز آمد و برکشید خورشید علم رباعی شمارهٔ ۲۷۱: تیغ از کف و بازوی تو ای فخر امم رباعی شمارهٔ ۲۷۲: چون گل صنما جامه به صد جا چاکم رباعی شمارهٔ ۲۷۳: با دولت حسن دوست اندر جنگم رباعی شمارهٔ ۲۷۴: ای بسته به تو مهر و وفا یک عالم رباعی شمارهٔ ۲۷۵: ای گشته فراق تو غم‌افزای دلم رباعی شمارهٔ ۲۷۶: پر شد ز شراب عشق جانا جامم رباعی شمارهٔ ۲۷۷: یک بوسه بر آن لبان خندان نزنم رباعی شمارهٔ ۲۷۸: بی وصل تو زندگانی ای مه چکنم رباعی شمارهٔ ۲۷۹: گیرم ز غمت جان و خرد پیر کنم رباعی شمارهٔ ۲۸۰: دارد پشتم ز وعدهٔ خام تو خم رباعی شمارهٔ ۲۸۱: ای چون شکن زلف تو پشتم خم خم رباعی شمارهٔ ۲۸۲: از آمدنم فزود رنج بدنم رباعی شمارهٔ ۲۸۳: با ابر همیشه در عتابش بینم رباعی شمارهٔ ۲۸۴: فتحی که به آمدنت منصور شوم رباعی شمارهٔ ۲۸۵: در وصل شب و روز شمردیم بهم رباعی شمارهٔ ۲۸۶: مجرم رخ تو که ما بدو آساییم رباعی شمارهٔ ۲۸۷: چوبی بودم بود به گل در پایم رباعی شمارهٔ ۲۸۸: گفتم که مگر دل ز تو برداشته‌ایم رباعی شمارهٔ ۲۸۹: چون می دانی همه ز خاک و آبیم رباعی شمارهٔ ۲۹۰: یک چند در اسلام فرس تاخته‌ایم رباعی شمارهٔ ۲۹۱: راحت همه از غمی برانداخته‌ایم رباعی شمارهٔ ۲۹۲: از دیده درم خرید روی تو شدیم رباعی شمارهٔ ۲۹۳: ما شربت هجر تو چشیدیم و شدیم رباعی شمارهٔ ۲۹۴: زان یک نظر نهان که ما دزدیدیم رباعی شمارهٔ ۲۹۵: کاری که نه با تو بی‌نظام انگاریم رباعی شمارهٔ ۲۹۶: تا ظن نبری که از تو آگاه‌تریم رباعی شمارهٔ ۲۹۷: مانندهٔ باد اگر چه بی‌پا و سریم رباعی شمارهٔ ۲۹۸: با خوی بد تو گرچه در پرخاشیم رباعی شمارهٔ ۲۹۹: ای روی تو پاکیزه‌تر از کف کلیم رباعی شمارهٔ ۳۰۰: قائم به خودی از آن شب و روز مقیم رباعی شمارهٔ ۳۰۱: قلاشانیم و لاابالی حالیم رباعی شمارهٔ ۳۰۲: هستیم ز بندگیت ما شاد ای جان رباعی شمارهٔ ۳۰۳: اکنون که ز دونی ای جهان گذران رباعی شمارهٔ ۳۰۴: عقلی که خلاف تو گزیدن نتوان رباعی شمارهٔ ۳۰۵: یک شب غم هجران تو ای جان جهان رباعی شمارهٔ ۳۰۶: گه سوی من آیی از لطیفی پویان رباعی شمارهٔ ۳۰۷: آزار ترا گرچه نهادم گردن رباعی شمارهٔ ۳۰۸: اندر دریا نهنگ باید بودن رباعی شمارهٔ ۳۰۹: در بند بلای آن بت کش بودن رباعی شمارهٔ ۳۱۰: تا چند ز سودای جهان پیمودن رباعی شمارهٔ ۳۱۱: ای دیده ز هر طرف که برخیزد خس رباعی شمارهٔ ۳۱۲: گر شاد نخواهی این دلم شاد مکن رباعی شمارهٔ ۳۱۳: فرمان حسود فتنه‌انگیز مکن رباعی شمارهٔ ۳۱۴: تا با خودی ارچه همنشینی با من رباعی شمارهٔ ۳۱۵: گه بردوزی به دامنم بر دامن رباعی شمارهٔ ۳۱۶: اکنون که ستد هوای تو داد از من رباعی شمارهٔ ۳۱۷: گه یار شوی تو با ملامت‌گر من رباعی شمارهٔ ۳۱۸: با من شب و روز گرم بودی به سخن رباعی شمارهٔ ۳۱۹: ای چون گل نوشکفته برطرف چمن رباعی شمارهٔ ۳۲۰: پندی دهمت اگر پذیری ای تن رباعی شمارهٔ ۳۲۱: ای یار قلندر خراباتی من رباعی شمارهٔ ۳۲۲: گر کرده بدی تو آزمون دل من رباعی شمارهٔ ۳۲۳: بد کمتر ازین کن ای بت سیمین‌تن رباعی شمارهٔ ۳۲۴: ای شاه چو لاله دارد از تو دشمن رباعی شمارهٔ ۳۲۵: بی تیر غمت پشت کمان دارم من رباعی شمارهٔ ۳۲۶: غمهای تو در میان جان دارم من رباعی شمارهٔ ۳۲۷: بختی نه که با دوست درآمیزم من رباعی شمارهٔ ۳۲۸: ای بی سببی همیشه آزردهٔ من رباعی شمارهٔ ۳۲۹: چون آمد شد بریدم از کوی تو من رباعی شمارهٔ ۳۳۰: از عشوهٔ چرخ در امانم ز تو من رباعی شمارهٔ ۳۳۱: دلها همه آب گشت و جانها همه خون رباعی شمارهٔ ۳۳۲: در جنب گرانی تو ای نوشتکین رباعی شمارهٔ ۳۳۳: بهرام دواند هر دو جویندهٔ کین رباعی شمارهٔ ۳۳۴: پار ارچه نمی‌کرد چو کفرم تمکین رباعی شمارهٔ ۳۳۵: آب ارچه نمی‌رود به جویم با تو رباعی شمارهٔ ۳۳۶: ای طالع سعد روح فرخنده به تو رباعی شمارهٔ ۳۳۷: ای قامت سرو گشته کوتاه به تو رباعی شمارهٔ ۳۳۸: آنی که عدو چو برگ بیدست از تو رباعی شمارهٔ ۳۳۹: بی آنکه به کس رسید پیوند از تو رباعی شمارهٔ ۳۴۰: جز گرد دلم گشت نداند غم تو رباعی شمارهٔ ۳۴۱: ای مفلس ما ز مجلس خرم تو رباعی شمارهٔ ۳۴۲: ای بی تو دلیل اشهب و ادهم تو رباعی شمارهٔ ۳۴۳: چون موی شدم ز رشک پیراهن تو رباعی شمارهٔ ۳۴۴: دل سوخته شد در تف اندیشهٔ تو رباعی شمارهٔ ۳۴۵: ای زلف و رخ تو مایهٔ پیشهٔ تو رباعی شمارهٔ ۳۴۶: ای همت صد هزار کس در پی تو رباعی شمارهٔ ۳۴۷: دل کیست که گوهری فشاند بی تو رباعی شمارهٔ ۳۴۸: چون آتش تیز بی‌قرارم بی تو رباعی شمارهٔ ۳۴۹: ای عقل اگر چند شریفی دون شو رباعی شمارهٔ ۳۵۰: اندر ره عشق دلبران صادق کو رباعی شمارهٔ ۳۵۱: باز آن پسر چه زنخ خوش زن کو رباعی شمارهٔ ۳۵۲: ای معتبران شهر والیتان کو رباعی شمارهٔ ۳۵۳: گفتی گله کرده‌ای ز من با که و مه رباعی شمارهٔ ۳۵۴: ما ذات نهاده بر صفاتیم همه رباعی شمارهٔ ۳۵۵: گر بدگویی ترا بدی گفت ای ماه رباعی شمارهٔ ۳۵۶: از بهر یکی بوس به دو ماه ای ماه رباعی شمارهٔ ۳۵۷: با من ز دریچه‌ای مشبک دلخواه رباعی شمارهٔ ۳۵۸: زین عالم بی وفا بپردازی به رباعی شمارهٔ ۳۵۹: گر تو به صلاح خویش کم نازی به رباعی شمارهٔ ۳۶۰: جز یاد تو دل بهر چه بستم توبه رباعی شمارهٔ ۳۶۱: با من دو هزار عشوه بفروخته‌ای رباعی شمارهٔ ۳۶۲: در جامه و فوطه سخت خرم شده‌ای رباعی شمارهٔ ۳۶۳: ای آنکه تو رحمت خدایی شده‌ای رباعی شمارهٔ ۳۶۴: تا نقطهٔ خال مشک بر رخ زده‌ای رباعی شمارهٔ ۳۶۵: هر چند به دلبری کنون آمده‌ای رباعی شمارهٔ ۳۶۶: در حسن چو عشق نادرست آمده‌ای رباعی شمارهٔ ۳۶۷: خشنودی تو بجویم ای مولایی رباعی شمارهٔ ۳۶۸: چون نار اگرم فروختن فرمایی رباعی شمارهٔ ۳۶۹: گفتم که ببرم از تو ای بینایی رباعی شمارهٔ ۳۷۰: ای سوسن آزاد ز بس رعنایی رباعی شمارهٔ ۳۷۱: تا تو ز درون وفای او می‌جویی رباعی شمارهٔ ۳۷۲: غم کی خورد آنکه شادمانیش تویی رباعی شمارهٔ ۳۷۳: بیزار شو از خود که زیان تو تویی رباعی شمارهٔ ۳۷۴: مردی که برای دین سوارست تویی رباعی شمارهٔ ۳۷۵: چون حمله دهی نیک سوارا که تویی رباعی شمارهٔ ۳۷۶: خود ماه بود چنین منور که تویی رباعی شمارهٔ ۳۷۷: روشن‌تر از آفتاب و ماهی گویی رباعی شمارهٔ ۳۷۸: جایی که نمودی آن رخ روح‌افزای رباعی شمارهٔ ۳۷۹: با خصم تو از پی تو ای دهر آرای رباعی شمارهٔ ۳۸۰: در عشق تو ای شکر لب روح افزای رباعی شمارهٔ ۳۸۱: خود را چو عطا دهی فراوان مستای رباعی شمارهٔ ۳۸۲: در پیش خودم همی کنی آنجابی رباعی شمارهٔ ۳۸۳: شب را سلب روز فروزان کردی رباعی شمارهٔ ۳۸۴: صد چشمه ز چشم من براندی و شدی رباعی شمارهٔ ۳۸۵: ای رفته و دل برده چنین نپسندی رباعی شمارهٔ ۳۸۶: ای دل منیوش از آن صنم دلداری رباعی شمارهٔ ۳۸۷: در هر خم زلف مشکبیزی داری رباعی شمارهٔ ۳۸۸: زان چشم چو نرگس که به من در نگری رباعی شمارهٔ ۳۸۹: گیرم که غم هجر وصالم نخوری رباعی شمارهٔ ۳۹۰: از نکتهٔ فاضلان به اندام‌تری رباعی شمارهٔ ۳۹۱: گفتی که چو راه آشنایی گیری رباعی شمارهٔ ۳۹۲: باشد همه را چو بر ستارهٔ سحری رباعی شمارهٔ ۳۹۳: راهی که به اندیشهٔ دل می‌سپری رباعی شمارهٔ ۳۹۴: هست از دم من همیشه چرخ اندر دی رباعی شمارهٔ ۳۹۵: چون بلبل داریم برای بازی رباعی شمارهٔ ۳۹۶: گشتم ز غم فراق دیبا دوزی رباعی شمارهٔ ۳۹۷: در هجر تو گر دلم گراید به خسی رباعی شمارهٔ ۳۹۸: تا هشیاری به طعم مستی نرسی رباعی شمارهٔ ۳۹۹: در خدمت ما اگر زمانی باشی رباعی شمارهٔ ۴۰۰: تا چند ز جان مستمند اندیشی رباعی شمارهٔ ۴۰۱: ای عود بهشت فعل بیدی تا کی رباعی شمارهٔ ۴۰۲: بیداد تو بر جان سنایی تا کی رباعی شمارهٔ ۴۰۳: گر دنیا را به خاشه‌ای داشتمی رباعی شمارهٔ ۴۰۴: می خور که ظریفان جهان را دردی رباعی شمارهٔ ۴۰۵: گر آمدنم ز من بدی نامدمی رباعی شمارهٔ ۴۰۶: گر من سر ناز هر خسی داشتمی رباعی شمارهٔ ۴۰۷: گر من چو تو سنگین دل و ناخوش خومی رباعی شمارهٔ ۴۰۸: ای شمع ترا نگفتم از نادانی رباعی شمارهٔ ۴۰۹: ای آنکه مرا به جای عقل و جانی رباعی شمارهٔ ۴۱۰: پرسی که ز بهر مجلس افروختنی رباعی شمارهٔ ۴۱۱: یک روز نباشد که تو با کبر و منی رباعی شمارهٔ ۴۱۲: گفتم چو لبی بوسه ده‌ای بی‌معنی رباعی شمارهٔ ۴۱۳: تا مخرقه و راندهٔ هر در نشوی رباعی شمارهٔ ۴۱۴: جز راه قلندر و خرابات مپوی رباعی شمارهٔ ۴۱۵: گیرم که مقدم مقالات شوی رباعی شمارهٔ ۴۱۶: با هر تاری سوخته چون پود شوی رباعی شمارهٔ ۴۱۷: بر خاک نهم پیش تو سر گر خواهی رباعی شمارهٔ ۴۱۸: تا کی ز غم جهان امانی خواهی رباعی شمارهٔ ۴۱۹: از خلق ز راه تیزگوشی نرهی رباعی شمارهٔ ۴۲۰: تا شد صنما عشق تو همراه رهی رباعی شمارهٔ ۴۲۱: ای شور چو آبکامه و تلخ چو می