بخش ۳۴ - تمثیل: زالکی کرد سر برون ز نهفت

نوشته سنایی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی فصل الباب الاوّل: در توحید باری تعالی

زالکی کرد سر برون ز نهفت

کشتک خویش خشک دید و بگفت


کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهن

رزق بر تست هرچه خواهی کن


علت رزق تو به خوب و به زشت

گریهٔ ابر نی و خندهٔ کِشت


از هزاران هزار به یک تو

زانک اندک نباشد اندک تو


شعله‌ای زو و صدهزار اختر

قطره‌ای زو و صد هزار اخضر


بی‌سبب رازقی یقین دانم

همه از تست نانم و جانم


مرد نبود کسی که در غمِ خور

در یقین باشد از زنی کمتر


نظر خود را بنویسید

نظرات