ده واژه پارسی که جایگزینِ واژگان عربی میشوند و فارسی را پالوده‌تر میسازند

نویسنده: admin
تاریخ انتشار: 3 March 2025

زبان فارسی در گذر تاریخ، وام‌واژه‌های بسیاری از زبان عربی پذیرفته است. هرچند این آمیختگی بخشی از هویتِ چندلایه‌ی فارسی است، برخی بر این باورند که به کارگیری برابرهای پارسیِ این واژه‌ها، هم زبان را ساده‌تر می‌کند و هم پیوندِ عمیقتری با ریشه‌های فرهنگی برقرار می‌سازد. در اینجا ده نمونه از این واژه‌ها و جایگزینهای پارسیِ پیشنهادی آورده شده است:

۱. ممنون (عربی) → سپاسگزارم (پارسی)
نمونه: سپاسگزارم به جای ممنون، ریشه در «سپاس» پارسی دارد و بیانِ اصیلتری از سپاسگزاری است.

۲. انسان (عربی) → آدمی یا مردم (پارسی)
نمونه: «آدمی نیک‌اندیش است» به جای «انسان متفکر است».

۳. سلام (عربی) → درود (پارسی)
نمونه: گفتنِ درود به جای سلام، یادآور فرهنگِ کهنِ ایرانی است.

۴. لازم (عربی) → بایسته (پارسی)
نمونه: «این کار بایسته است» به جای «این کار لازم است».

۵. مطمئن (عربی) → اَماندار یا پُشتگرم (پارسی)
نمونه: «من پُشتگرم هستم» به جای «من مطمئن هستم».

۶. حیوان (عربی) → جانور (پارسی)
نمونه: «جانوران جنگل» به جای «حیوانات جنگل».

۷. فکر (عربی) → اندیشه (پارسی)
نمونه: «اندیشه‌ی نو» به‌جای «فکر جدید».

۸. صبر (عربی) → شکیبایی (پارسی)
نمونه: «شکیبایی کن» به‌جای «صبر کن».

۹. دقیق (عربی) → ریزبین (پارسی)
نمونه: «او آدمی ریزبین است» به جای «او آدم دقیقی است».

۱۰. اول (عربی) → نخست (پارسی)
نمونه: «این گامِ نخست است» به جای «این قدمِ اول است».

چرا این جایگزینیها سودمند است؟
بکارگیری این واژه‌ها نه تنها گویش پارسی را پالوده‌تر می‌کند، بلکه به زنده نگاه داشتنِ گنجینه‌ی زبانیِ نیاکان نیز یاری می‌رساند. با اینهمه، باید یادآور شد که زبان پدیدهای پویا است و وام‌گیری از زبانهای دیگر، نشاندهنده‌ی توانایی آن در سازگاری است. هدفِ این پیشنهادها، نادیده گرفتنِ تاریخِ زبان نیست، بلکه آگاهی بخشی به گزینه‌های موجود برای غنا بخشیدن به گفتار و نوشتارِ روزمره است. شاید با تکیه بر این واژگان، نسلهای آینده نیز بتوانند آسانتر با میراث ادبیِ شاعرانی مانند فردوسی و سعدی پیوند بخورند.